کیانا!!!!!
سلام دوستان عزیزم و سلام صدرا و کیانای خوبم.این روزها انگار همه درگیر هستن و کسی حوصله ی آپ کردن نداره!!!!پرسشها بی جواب موندن و تک و توکی از مامانها اعلام حضور کردن و پاسخی نوشتن.لیست به روز شده ها هم تکان چندانی نمیخوره!!!این وسط منم که به هر کدوم از دوستام سر زدم دیدم خبری نیست و همه مشغولن و گرفتار زندگی....البته این نظر منه شایدم اصلا اینجوری نباشه....به هر حال منم حرف برای گفتن زیاد دارم اما چون کارهام زیاده نمیتونم فعلا خیلی وقت بذارم.فقط دیروز عصر اتفاقی افتاد که دلم برای بچم کیانا سوخت.به طور ناگهانی وبلاگی که یک سال براش زحمت کشیده بود حذف شده و نمیدونیم چرا؟؟؟؟وبلاگ رنگین کمان من!!!!وقتی دخترم فهمید اشکش سرازیر شد و گفت بچمو یک ساله کردم چرا مرد؟؟؟؟واقعا دلیلشو نمیدونیم...خودش که اشتباهی حذفو نزده...صدرا هم که هنوز اینقدر وارد نیست که بتونه همچین کاری بکنه.من و پدرش هم که چند روزیه گرفتاریم و اصلا همچین کاری نخواهیم کرد....پس کی این وسط رمزو داشته و تونسته حذف کنه نمیدونم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!یا اگه بلاگفا این کارو کرده که آخه وبش چیزی نداشته که بخواد حذف بشه...خلاصه دوستان...دخترمون چند ساعتی دمغ بود ولی حالش خوب شد و بلافاصله یه وب دیگه ساخت.به اسم ستاره باران.دیشب یه لحظه با خودم فکر کردم اگه این وبلاگ خودم که حاوی همه ی خاطرات با بچه هاست حذف بشه چی میشه؟؟؟؟؟خیلی حیفه....نه؟؟؟؟؟!!!!ایشا....همیشه پایدار باشید و کنار خونواده های مهربونتون سرزنده و سلامت.همه تونو تا دیدار بعدیمون به خدا میسپارم.
وقتی صدرا همه ی لامپها رو خاموش میکنه....به عبارتی شب صدرایی