صدرا جون صدرا جون، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره
کیانا جونکیانا جون، تا این لحظه: 19 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره

آبی آسمان من..فرزندانم

مامان یه مامان شاغل و عاشق بچه ها

کیانا!!!!!

1393/7/3 8:43
293 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستان عزیزم و سلام صدرا و کیانای خوبم.این روزها انگار همه درگیر هستن و کسی حوصله ی آپ کردن نداره!!!!پرسشها بی جواب موندن و تک و توکی از مامانها اعلام حضور کردن و پاسخی نوشتن.لیست به روز شده ها هم تکان چندانی نمیخوره!!!این وسط منم که به هر کدوم از دوستام سر زدم دیدم خبری نیست و همه مشغولن و گرفتار زندگی....البته این نظر منه شایدم اصلا اینجوری نباشه....به هر حال منم حرف برای گفتن زیاد دارم اما چون کارهام زیاده نمیتونم فعلا خیلی وقت بذارم.فقط دیروز عصر اتفاقی افتاد که دلم برای بچم کیانا سوخت.به طور ناگهانی وبلاگی که یک سال براش زحمت کشیده بود حذف شده و نمیدونیم چرا؟؟؟؟وبلاگ رنگین کمان من!!!!وقتی دخترم فهمید اشکش سرازیر شد و گفت بچمو یک ساله کردم چرا مرد؟؟؟؟واقعا دلیلشو نمیدونیم...خودش که اشتباهی حذفو نزده...صدرا هم که هنوز اینقدر وارد نیست که بتونه همچین کاری بکنه.من و پدرش هم که چند روزیه گرفتاریم و اصلا همچین کاری نخواهیم کرد....پس کی این وسط رمزو داشته و تونسته حذف کنه نمیدونم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!یا اگه بلاگفا این کارو کرده که آخه وبش چیزی نداشته که بخواد حذف بشه...خلاصه دوستان...دخترمون چند ساعتی دمغ بود ولی حالش خوب شد و بلافاصله یه وب دیگه ساخت.به اسم ستاره باران.دیشب یه لحظه با خودم فکر کردم اگه این وبلاگ خودم که حاوی همه ی خاطرات با بچه هاست حذف بشه چی میشه؟؟؟؟؟خیلی حیفه....نه؟؟؟؟؟!!!!ایشا....همیشه پایدار باشید و کنار خونواده های مهربونتون سرزنده و سلامت.همه تونو  تا دیدار بعدیمون به خدا میسپارم.بای بای

صدرا

چشمکوقتی صدرا همه ی لامپها رو خاموش میکنه....به عبارتی شب صدراییچشمک

پسندها (2)

نظرات (10)

مهرتابان
3 مهر 93 11:49
سلام مامان کیانا جون خوبین؟ حیفش آخی حتما رمز رو کسی داشته که تونسته حذف کنه.یه رمز سخت بهش میدادین خب مثل رمز من که 87540000000000000492302 هستش بعضی وقتا خودمم یادم میره
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام خانمیخواهر رفتیم تو فاز یه رمزی که خودمونم نمیدونیم چیه
مریم مامان آیدین
3 مهر 93 14:07
سلام دوستم حالتون خوبه؟؟؟ کیانا جون و صدرایی خوبن خیلی برای وب دخملی ناراحت شدم...آخه چرا؟؟؟؟ دوستم شما هم حتما از وبتون مرتب نسخه پشتیبان بگیرین و اگه هربار بتونین هر پست جدید رو تو ورد کپی کنین هم که عالیه....امیدوارم این اتفاق تو نی نی وبلاگ و وبلاگ دوستان و بقیه نیفته....به کیانا جونم بگین تند تند نسخه پشتیبان بگیره.....ببوس دختر گل و مرد تاریکی شب رو
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام عزیزم.قربونت برمآره عزیزم من پشتیبان میگیرم ولی برای دخملی چند باری حرفش شد اما باز یادمون رفتشوک بدی بودبچم الان بهتره ولی خب هی یادش میادممنونم از لطفت عزیزم.من مرد تنهای شبم....قفل خموشی بر لبم
مامان ناهید
3 مهر 93 20:50
سلام عزیزم خدارا شکر بهتریم ببخشید دیگه نتونستم بیام بهتون سر بزنم صدرا جون چطوره خوبه حالش ؟خوب شده دیگه چی شده بود؟
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام عزیزم.خواهش میکنم خانمی.خدا رو شکر بهتره صدرا هم دل درد و....داشت و هنوزم درگیرم ولی نه خیلی شدید
مامان ناهید
3 مهر 93 20:55
سلام راست میگی انگار تمام اتفاقات وکارها یکسره برا همه تو یه زمان اتفاق می افته من این چندروز حال مساعدی نداشتم چقدر کاررو سرم ریخته بود منی که شبها برا آپ کردن وکامنت گذاشتن تو وبلاگ دوستان تا اذان صبح بیدار بودم ولی این مدت مثل مرده ساعت 10 تا 11 شب می افتادم وتا صبح دست وپا نمی زدم هرچی که محمد رضا برا شیر خوردن بلندم می کرد داغون بودم این چندروز مخصوصآ که اسهال محمد رضا با اینکه به شدتیه اسهال قبلیش نبود روحیه مو بل کل ضعیف کرده بود هنوزم کارام تمام نشده انشالله که مثل قبل انرژیمو به دست بیارم ومشکل وکار همه دوستان تمام بشه وباز دور هم جمع بشیم
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
ایشا....
مامان ناهید
3 مهر 93 20:58
عزیزم خیلی ناراحت شدم که وب کیانا حذف شد آخه چرا اقدام نکردی به مدیریت بلاگفا تلگراف بزنید شاید بتونه برگردونش چون من شنیدم از یکی از دوستان که وب یکی البته تو نی نی وبلاگ به وسیله یک حکر حک شده بود ونی نی وبلاگ وبشو برگردوند شما اقدام کنید شاید برگدوندن خیلی حیف شد انشالله هرکی این کارو کرده زود جزاشو ببینه
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
خواهر این بلاگفا نمیدونم چشه اصلا نشد ارسال شکایت کنیم.واقعا نمیدونم چرا این اتفاق افتاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟موافقم
مامان ناهید
3 مهر 93 21:02
من همیشه به این فکر می کنم که نکنه یه روز وب بچه های ما که تمام دنیای ماست حذف بشه من یکی که می میرم به این خاطر مرتب نسخه پشتیبانی میگیرم وقصددارم سی دی بلگ بگیرم وباز قصد دارم از همه پستهام کپی بردارم تو ورد بذارم شما هم بهتره این کارو کنید
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
آره خب سخته بلاخره روش کار شده حیفه....منم رفتم تو نخ بک به طور یکسره
مامان ناهید
3 مهر 93 21:02
فدای صدرا وشب نورانیش
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
فدای ناهیدی و قلب مهربونش
آجی مهربـــــــــــان
4 مهر 93 0:23
سلام گلم چه قدرناراحت شدم ایشالا این سری حذف نشه ای کاش بک اپ میگرفتین تولد کیانا جون مبارک امان از شبای صدرا راستی مهرتابان رمزشو واقعی نوشته؟اگه واقعیت که بعید میدونم حذفش کن کسی نبینه اذیتش کنند
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام.ممنونم عزیزم از همدردیتپدر جان میخواستن پشتیبان بگیرن که یادشون رفته منم تو فازش نبودمقربونت.نه گلم الکی نوشته این دوست من از اون شیطوناستممنونم از اینکه به فکرمونی.بازم میرم دستکاریش میکنم و به هم میریزمش
اقازاده
4 مهر 93 15:49
سلام ابچی گلم من از مدتها خواننده وبتون همستم اما خاموشیالان دیگه میخوام روشنی کار کنم موافقید
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام خدیجه جونشما از دوستان ناهید جون هستین؟درسته؟خیلی خوشحالم از آشناییتون.ما هم روشن میشیم
زهرا
5 مهر 93 11:45
عزیزم.....................خیلی ناراحت شدم واسه کیانا...چه اتفاق بدی....... ایشالا دیگه تکرار نشه..... من که از ترس حذف شدن تو دفترم مینویسم البته دفترم کاملتره چون هرلحظه دم دستمه فقط عکس نداره.... مامان دخملی وب نویسیدااااااااااا راستی چند روز پیش فیلم سر به مهر رو نگاه میکردم که صبا همه چیزو تو وبش مینوشت یاد خودمون افتادم.....همسری میگفت این تو و دوستات هستید.....
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام.خوبین؟ممنونم ازت عزیزم.راستی واقعا ما هموناییم