خلاقیت!!!!شماره دو....(گل بازی)
سلام مجدد دوستان خوبم .و اما کلاس بعدی ما گل بازی بود.یادش بخیر قدیما ما خودمونم گل باز حرفه ای بودیم و بازیها میکردیم با گل و شنولی بچه های حالا هی اه و پیف راه میندازن و تیتیش بازی در میارن و میگن وای دستمون کثیف شد لباسمون اوف شد و....جناب صدرا زیاد با گل بازی میونش خوب نبود نه اینکه دست نزنه ولی چون باید کمی بیشتر از دستاش استفاده میکرد و انرژی مصرف مینمود آقا زود خسته شد و کمی نق نق کرد و بلاخره پا شد و شروع به جست و خیز در محوطه کرد و دست از گل بازی برداشت.پسمل تنبل مامان
از این جلسه هستی جونم دخمل خاله صدرایی با ما اومدصدرا صداش میکنه هستی خانم...چه کلاسی میذاره بچم
اگه موافقین بریم ادامه مطلب
کیانایی با پیتزا یا کیکی که داره درست میکنه...اصلا بچه هام آخر خلاقیتن
عصرونه
قایق یا کشتی یا سفینه ی کیانایی
همه ی خلاقیتهای بچم
یادتونه که گفتم صدرایی خسته شد و شروع به جست و خیز کرد؟؟؟بله در این دویدنها پسری محکم زمین خورد و دستش اینجوری شد
زخم پسرم خیلی گنده بود و دلم میخواست زخمو وقتی خشک شد خودم بکنم...نمیدونم چرا دوست دارم این کارواز همون قدیما....ولی مگه میذاشت بهش دست بزنی؟؟؟؟لوسیمه ست پسرم
ادامه ی گل بازی در حیاطمون
دوستان! کامی جون هنگیدن و سایز عکسامو نمیشه یکی کنم.شما ببخشید دیگه...
بازی بعدیمونو بعدا براتون میذارم.قول بدین سر بزنین ها....