صدرا جون صدرا جون، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره
کیانا جونکیانا جون، تا این لحظه: 19 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره

آبی آسمان من..فرزندانم

مامان یه مامان شاغل و عاشق بچه ها

خلاقیت!!!!شماره دو....(گل بازی)

1393/6/9 18:23
653 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مجدد دوستان خوبم .و اما کلاس بعدی ما گل بازی بود.آرامیادش بخیر قدیما ما خودمونم گل باز حرفه ای بودیم و بازیها میکردیم با گل و شنمتنظرولی بچه های حالا هی اه و پیف راه میندازن و تیتیش بازی در میارن و میگن وای دستمون کثیف شد لباسمون اوف شد و....جناب صدرا زیاد با گل بازی میونش خوب نبود نه اینکه دست نزنه ولی چون باید کمی بیشتر از دستاش استفاده میکرد و انرژی مصرف مینمود آقا زود خسته شد و کمی نق نق کرد و بلاخره پا شد و شروع به جست و خیز در محوطه کرد و دست از گل بازی برداشت.پسمل تنبل مامانبغل

گل بازی

بغلاز این جلسه هستی جونم دخمل خاله صدرایی با ما اومدبغلصدرا صداش میکنه هستی خانم...چه کلاسی میذاره بچمقه قهه

گل بازی

محبتاگه موافقین بریم ادامه مطلبمحبت

تشویقکیانایی با پیتزا یا کیکی که داره درست میکنه...اصلا بچه هام آخر خلاقیتنتشویق

گل بازی

زیباعصرونهزیبا

گل بازی

گل بازی

گل بازی

خندهقایق یا کشتی یا سفینه ی کیاناییخنده

گل بازی

جشنهمه ی خلاقیتهای بچمجشن

همه ی خلاقیتها....

یادتونه که گفتم صدرایی خسته شد و شروع به جست و خیز کرد؟؟؟بله در این دویدنها پسری محکم زمین خورد و دستش اینجوری شدگریه

گل بازی

زخم پسرم خیلی گنده بود و دلم میخواست زخمو وقتی خشک شد خودم بکنم...نمیدونم چرا دوست دارم این کاروخجالتاز همون قدیما....ولی مگه میذاشت بهش دست بزنی؟؟؟؟لوسیمه ست پسرمقه قهه

گل بازی

آرامادامه ی گل بازی در حیاطمونآرام

گل بازی

دوستان! کامی جون هنگیدن و سایز عکسامو نمیشه یکی کنم.شما ببخشید دیگه...محبت

آرامبازی بعدیمونو بعدا براتون میذارم.قول بدین سر بزنین ها....آرام

پسندها (1)

نظرات (11)

مریم مامان آیدین
9 شهریور 93 19:10
وااااااااااااای چه ایده خوبی کجا بودی کل تابستون دوستم که بهمون ایده بدی؟ آیدین عاشق شن بازیه ولی تا حالا گل ندادم بهش....باید جالب باشه ای جونم به این کیانای خلاق ساخته هاش عاااااااااااااالین چه پیتزا و کیک و گلایی و چه کشتی خوشگلی قربونش برم صدراجونی چرا اوف شده؟ تروخدا دست نزنی دوستم....دوباره خون میاد....البته این علاقه ته وجود من هم هست ولی واسه آیدین ریسک نمیکنم خیلی ببوس این وروجکای نانازو
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
فدات شم مریمی خوبمهنوز خواهر منتظر باش ایده میدیم حسابیمخصوصا که شما مامان با حوصله ای هستی و مطمئنم خیلی خوب با پسری بازی میکنیراستش خواهر این اخلاق کندن زخم بد اخلاقیه میدونمولی منم روی صدرا و کیانا پیادش نمیکنم با اینکه دوست دارم
مامان سمیه
10 شهریور 93 15:35
خوبه که شما ادامه دادین بازی رو ما که هنوز فرصت نکردیم دوباره بازی کنیم البته که ما به خاطر حال نداری دخملمون بار اولم لذتی نصیبمون نشد شاد باشید منتظر پست های بعدی هستیم
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
خواهری اینا هم خیلی کار نکردن ولی خب خوبه که دست میزنن و ترس از کثیفی ندارنایشا....ثمین جونی دیگه مریض نمیشه و همیشه حوصله داره
رنگارنگ
10 شهریور 93 18:32
سلام افرین به شما بسیار عالی و خلاقانه گل بازیو هستیم منتظر خلاقیت های جدیدتون هم می مونیم . به من هم سر بزنید.
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام.ممنونم خانمیچشم حتما
مامان ریحان
10 شهریور 93 22:07
سلام عزیزم صدرای خلاق چطوره؟ کیانایی چه پیتزایی درست کردیدلم خواستشاد باشید عزیزم
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام خانمیممنونم خوبیم.الهی خودم برات پیتزا میارم
مهرتابان
11 شهریور 93 14:35
آخ جون گل بازي
مامان ناهید
14 شهریور 93 2:48
سلام عزیزم بازم تاخیر منو نادیده بگیر به به گل بازی نمی دونم چرا بچه ها عاشقشن .......راستیا با اینکه عاشق گل بازین ولی مرتب می خوان که دستاشونو بشورن فاطمه هم همینطورهفدای صدرا جون که چقدر پاستوریزه هست
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام.خواهش میکنم.به موقع اومدی گلمخواهر من کیانا رو خیلی میشستم دیدم هموژنیزه شد این یکیو کار به کارش ندارم به زور پاستوریزه ست
مامان ناهید
14 شهریور 93 2:50
اره شکی درش نیست که بچه هاتون نمونه وآخر ذوق وهنر وخلاقیت هست صدرا که مطمئنم مخترع میشه کیانا هم همش حس می کنم شاعر ونویسنده بشه البته چیزی در موردش ازت نشنیدم تنها این حس من هست
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
فدات...کیانا یه وب دیگه داره به نام دلنوشته هایی به رنگ ادبیاتالبته خیلی وقته آپش نکرده ولی همش نوشته های خودشه.دوست داشتین یه سر بهش بزنین
مامان ناهید
14 شهریور 93 2:50
چه چیزهای خوشگلی درست کردن هوس کردم فرداشب یه پیتزایی بخورم
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
خواهر اولین جلسه بعد از رنگ انگشتی جاتون خالی رفتیم با بروبچ پیتزا خوردیم...چسبید خواهر بدون مرد بودیم خوووووووو
مامان ناهید
14 شهریور 93 2:52
آخی بیچاره صدرا جون فداش بشم بچه م چه زخمی دستش برداشته ای خدایا از دست بچه ها........
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
نمیدونی ناهید جون دستشو یه طوری گرفته بود که انگار زخم شمشیر خوردهپسرم پسرای قدیم...میمردن صداشون درنمیومد
مامان ناهید
14 شهریور 93 2:53
این صدرای مخترع وخلاق خوب که گل بازی دوست نداشت ببین هنوز ادامه داره خخخخخخخخخخ
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
گل شوری رو از گل بازی بیشتر پسندید
مامان ناهید
14 شهریور 93 16:29
ای ناقلاها پیتزای کیانا خوب همه را وسوسه کرد وحالا شما هم بدون مردهاتون پیتزارا زدید تو رگ نوش جونتون ببین چه حسی من داشتم همیشه حس ششمم خوب کار می کنه خواهر جون باور کن من همیشه یه حس ششم قوی دارم که چون اعتماد به نفسم یه کم پایین هست این حسو زیاد رو نمی کنم می ترسم درست درنیاد ولی بعدش می بینم درست از آب درمیاد ادرسشو می دید وب کیانارو می گم
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام خواهریمیبینم باز از خواب بعدازظهر زدیچشم الان میام پیشتالبته واسه مردا هم خریدیم