صدرا جون صدرا جون، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 27 روز سن داره
کیانا جونکیانا جون، تا این لحظه: 19 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره

آبی آسمان من..فرزندانم

مامان یه مامان شاغل و عاشق بچه ها

سفرنامه 2

1393/5/27 7:0
441 بازدید
اشتراک گذاری

خب دوستان گلم ادامه ی سفرنامه ی ما.....بله  ما شب فریدونکار موندیم و هوا هم اصلا خوب نبود و فقط ساحل  نسیم ملایمی داشت و در مجموع شرایط جوی مناسبی نبودغمگینکنار دریا به صدرا خیلی خوش گذشت و البته کیانا هم کم نیاورد و یه دل سیر آب بازی کرد و هردوشون رفتن با آب یخ دوش گرفتن و صدرا بچم تعجب کرده بود که این چه حموم یخیهخندهالبته اونقدر هوا گرم بود که این آب سرد، مشکلی ایجاد نمیکرد.صبح روز شنبه راه افتادیم به سمت نمک آبرود و نزدیک ظهر رسیدیم اونجا....هوا همچنان گرم و غیر قابل تحمل بود و کولر ماشین یکسره کار میکرد و ترس اینم داشتیم که ماشین کم نیاره و طوریش نشه....ولی خوشبختانه موردی پیش نیومد و به نمک آبرود رسیدیم.

آراممسیر رفتن به سمت نمک آبرود....آرام

سفر

سفر

خندهصدرا از این جلبکها میترسید...البته اسمی مثل سوسک ماهی روشون نذاشت ولی به شدت ازشون دوری میکرد خنده

سفر

خب باز به نظرم بهتره بریم ادامه مطلب...شما چی میگین؟؟؟؟

سفر

بعد از خوردن نهار در قسمتی از پارک که آب و هواش بهتر بود و یه نمه باد میومد،تصمیم گرفتیم بریم تله کابین و خط یک سوار شیم که البته خیلی شلوغ بود و کلی آدم تو صف منتظر وایستاده بودن و من از این میترسیدم که نکنه کیانا خون دماغ بشه چون به گرما حساسیت داره...که البته بلاخره روز بعد دقیقا وقت نهار این اتفاق افتاد و خانم خون دماغ شدنگریهبه هرحال یه نیم ساعتی تو صف بودیم در حالیکه خط 2 خیلی خلوت بود و اصلا صفی در کار نبود اما چون چند سال پیش خط 2 سوار شده بودیم این دفعه مصمم بودیم که با خط یک بریم بالاخندونکهزینه بلیط نفری 20 تومن بود و باید برای سه سال به بالا هم بلیط میگرفتی...که من گفتم بابا یعنی چی!!!یه ذره بچه بلیط نداره که....کیانا هم گفت:اصلا بیاین صدرا رو نشون ندیم...که یه دفعه صدرا گفت:نه!من میخوام منو نشون بدین!!!!!!ما هم خنده کنان رفتیم به سمت دکه بلیط و آقای بلیط فروش گفت سه تا بلیط کافیه و ما هم اینجوری شدیمجشنخندونکخخخخخخخخخخ.....

بغلپسرم راننده ی ما بود و تا وقتی که رسیدیم بالا پوزیشن دستاش همین بودبغل

سفر

سفر

سفر

سفر

سفر

سفر

شش سال پیش که ما شهریور ماه رفتیم نمک آبرود اینجا شدیدا بارون میومد...ولی امسال خبری از بارون نبود اما هوا اون بالا عالی و بیست بیست جاتون سبزبوس

سفر

چشمکالبته صدرا از همون موقع که رسیدیم بالا زیاد خوشش نیومد و اصرار داشت که دوباره برگرده بره پایینچشمک

درک که نمیکنن بابا پول دادیم از این هوا استفاده کنین خب.خخخخخخخخخ

قهرببینید قهر کرده خودش تنها داره میرهقهر

سفر

متنظرریشه های این درخت رو ببینیدمتنظر

سفر

سفر

محبتاین سنگها هم خیلی خوشگل بودندمحبت

سفر

سفر

سفر

سفر

خندونکچقدر بچم خوشحالهخندونک

سفر

قه قههیعنی اصلا پسر ما دیگه حاضر نبود کفش بپوشه....خیلی راحت بودن ایشون با لباس خونهقه قهه

سفر

بای بایداریم برمیگردیم پایین...بای بای

سفر

سفر

سفر

رسیدیم پایین و گرمی هوا بدجور اذیت میکرد...جای موندن نبود و رفتیم به سمت عباس آباد....دوستان گلم خسته نباشیدمحبتبقیه اش واسه سفرنامه 3....خیلی سخته این پستها...خودمونیم هادرسخوان

سفر

سفر

پسندها (4)

نظرات (13)

مامی کیانا
26 مرداد 93 11:20
اون بالا هوا عاليه آدم دلش نميخواد پايين بياد برگشتن پس پياده اومديد؟
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
نه خواهری دوباره صف وایستادیم و با تله کابین اومدیم
اعظم مامانه زهرا
26 مرداد 93 12:02
من عاشق شمال و طبیعت سرسبزشم...اما هنوز قسمت نشده برم حسابی از این طبیعت لذت ببرم...
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
ایشا...میرین حسابی گردش میکنین
آجی مهربـــــــــــان
26 مرداد 93 23:28
وای چه خوشگلهههههههههههههههههههه سال 90 قیمت بلیطهاش 10 تومان بود تو 3سال 10 تومان رفته روش فکر کن 7-8 سال دیگه بریم چه قدر پول میگیرن؟!!!!!!! اخه جای زیادی هم نداره ها یه وجب جاست نه میشه نشست یه ذره میگردی حوصله ات سر میره خووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو منتظریم زود بیاین
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
وای مممممنونمآره بابا ما سال 87 با 5 تومن سوار شدیم همین جوری میره بالا و بالاترالبته با اینکه جای زیادی نداره موافقم اما هواش تمیزه و اگه یکی هی نق به جونت نزنه می ارزه چشم عزیزم دنباله شم میذارم
مریم مامان آیدین
27 مرداد 93 2:26
دوست گلم منم نمک آبرود و اون هوای خنک و بیشتر مه آلودش رو خیلی دوست دارم ایشالا این بار قسمت شد و رفتین تله کابین رامسر هم خیلی قشنگه و اصلا خود رامسر واقعاعروس شماله الهی صدرا جونم حتما دوست داشته زود برگرده دریا همیشه خوش و شاد باشین عزیزم
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
اتفاقا مریم جون از تله کابین رامسر یادم رفته بود...وقتی رسیدیم رامسر گفتم حیف شد کاش اینبار میرفتیم اونجا..واز اونجایی که بچه ها همکاری نکردن نرفتیم...ایشا...دفعه بعدقربونت برم شمام همین طور
مهرتابان
27 مرداد 93 11:46
هیچوقت " قرص هایی " که حال آدمو خوب میکنه جای " خوب هایی " که دل آدمو قرص میکنه ؛ نمیگیره ...
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
واییییی هیجانی شدم
مهرتابان
27 مرداد 93 11:46
سلااااااااااام و صد سلام خوبی آبجی خانم؟رفتی اون بالا بالاها نترسیدی؟من که شدیدا ار ارتفاع وحشت دارم.
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام واقعا؟؟؟؟؟؟اصلا فکر نمیکردم از بلندی بترسینگو.....
مامان ناهید
29 مرداد 93 17:48
سلام خواهر جان خوبید؟ ای بابا من وقتی رفتم دیگه برگشتنم هیهاته آخه شما بگید پس کی باید مال خودمون باشیم تا میای یه کم از نت فیض ببریی یکی از بچه ها رو سرو شونه مون بالا میره یکیشم رو پامون نشسته وهی می خواد که دکمه های کیبوردو تند تند بزنه وهی صفحه جدید باز بکنه بعد هم صدای نق نقاشون ته گوشمون رو خراش می دن اینه که بابا نخواستیم ...... ببخشید دیر اومد ولی به خدا همش تو نظرم هستید
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام خواهر جونیمنگو که دلــــــــــــــــــم خونهعزیزم چاره ای نیست فقط سالم باشن بقیه شو تحمل میکنیم
مامان ناهید
29 مرداد 93 17:57
چه طبیعت زیبایی منم می خواااااااااااااااااااااااااام دوست خوبم دوستان به جای ما خوشحالم که بهتون خوش گذشته نمک آبرود تا حالا نشنیده بودم تله کابین هم که خیلی با حاله همیشه دوست داشتم سوار شم ولی هنوز مسافرت چند روزه نصیبمون نشده همه ش منتظریم بچه ها یه کم بزرگتر بشن که اذیت نشیم مثل بچه های شما خوبه میشه راحت تر باهاشون مسافرت کرد
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
ایشا....عزیزم.فعلا محمدرضا یه کم کوچولویهولی ایشا...سال بعد برین یه آب و هوایی هم عوض میکنینکار ندارم که بعضی ها با نوزاد میرن سفر....عجب دل گنده ای دارن ها
مامان ناهید
29 مرداد 93 17:59
فدای راننده کوچولو برم که تا آخرش تو رویای رانندگی مونده
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
قربونتاز راهی که رفتیم تا بالا دستاش همین طوری بود
مامان ناهید
29 مرداد 93 17:59
آخه چرا از اون بالا خوشش نیومد قربون قهر کردنش بشم خاله به فدات قهرتم قشنگه
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
میدونی خاله جون چون دوست داشت دوباره رانندگی کنه و یه اسب بیخودی هم پایین دیده بود و هوس داشت سوارش بشه
مامان ناهید
29 مرداد 93 18:01
وای خدای من هرچی بیشتر این سبزه ها ودرختان رو می بینم بیشتر لذت می برم ریشه درختهارو ببین .یعنی قدمتشون چند ساله
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
ایشا....میری و از نزدیک میبینی...واقعا طبیعت قشنگی داریم حیف که قدرشو نمیدونیم و خیلی ها واقعا بد سفر می کنن خواهر خیلی بد و کثیف
مامان ناهید
29 مرداد 93 18:01
انشالله همیشه به خوشی وشادی وسلامتی سفرهای خوبی در کنار هم داشته باشید
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
ممنونم گل خوشگلم
آدمک
15 شهریور 93 9:37
سلام مامان خانم آدرسم تغییر کرده به کیانا هم بگید mina2016.blogfa.com به من هم سری بزنید منتظرم !
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام عزیزمچشم حتما میام