صدرا جون صدرا جون، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره
کیانا جونکیانا جون، تا این لحظه: 19 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره

آبی آسمان من..فرزندانم

مامان یه مامان شاغل و عاشق بچه ها

خلاقیت!!!!شماره پنج....(ماهیگیری)

1393/6/20 20:00
468 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به دوستان همیشه همراهمآرامیه سلام هم به صدرایی و کیانایی که این روزهای آخر تابستون فقط بلدن کارتون ببینن و سر اینکه کدوم سی دیو بذارن تو دستگاه گیس و گیس کشی راه بندازنهیسهمین حالا هم صداشون داره میاد که به سر و کله ی هم میزننمتفکربعله دوستان از هرچه بگذریم سخن دوست خوشتر استچشمکو اما در ادامه جلسات خلاقیت رسیدیم به ماهیگیریخندونکما اینیم دیگه ماهی هم میگیریم اونم از نوع کاغذیش با آهن ربا....پس بریم ببینیمزیبا

عینکاین ماهیهامون که باید رنگ میکردیم که البته من رنگیدم بیشتر... چون پسری شدیدا تنبل تشریف دارن و فقط منتظر نتیجه میموننعینکجوراباشو ببینین به محض رسیدن درآوردهخنده

بازی

چشمکبچمون با اکراه رنگ میفرماین اونم با اینجوری قلم گرفتنشون....چشمک

بازی

فرشتهخب دیگه خودتون میدونین باید بریم ادامه مطلبفرشته

خندونکرنگ کردنمون بیسته بیستهخندونک

بازی

محبتصدرا در حال برش ماهیها جهت ماهیگیری...این کارو دوست داشت و خودش انجام دادمحبت

بازی

جشناینم قلاب بچم!!!!یه تیکه آهن ربا با نخ بستیم به مداد و یه گیره کاغذم چسبوندیم به ماهی و داریم ماهیگیری میکنیم...چــــــــــــــــــــــــــــقدر خلاقیم ما....جشنالبته بچه ی ما جهت راحتی کار دور ماهیو کامل قیچی نفرمودنراضی

بازی

بازی

محبتاینم ثمین جون دوساله با مامان سمیه عزیز که داره کمکش میکنه ماهی بگیرهمحبت

بازی

بوسهستی جون خاله هم  که راحت پاهای مبارکو دراز نمودند و مشغولندبوساین جلسه درگیری زیادی با صدرا نداشتندراضیالبته قیچی صدرا دست هستیه و با پادرمیونی ما،قیچی کیانا رو دادیم به صدرا و جنگ تموم شدقه قهه

بازی

زیباکیانا مشغول بازی با صدرا....زیبا

بازی

محبتماهیهای خندان در انتظار قلابمحبت

بازی

خب دوستان گلم فعلا به دلیل باز شدن مدارس و برخی مسائل جلسات ما تموم میشهغمگیناما قول میدم اگه تونستیم و خلاقیتی تو خونه از خودمون در وکردیم حتما حتما شرحشو براتون بذارممحبتدوستتون دارم و ممنونم از حضورتونآرامحتی از حضور شما خواننده های خاموش که ماشا...تعدادتون زیاده و دوست ندارین هیچ ردپایی از خودتون بذارینچشمکحق نگاهدارتان باد....

پسندها (3)

نظرات (18)

مامان ریحان
20 شهریور 93 21:58
چه بازی جالبی مرسی که بازی های خلاق برامون میذاری عزیزم
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
قربونت گلی جونم
بابای ملیسا
21 شهریور 93 12:57
با سلام . ضمن عرض تبریک به خاطر داشتن کوچولوی قشنگتون و همچنین نوشته ها و وبلاگ زیباتون ، وبلاگ ملیسا خانم با عکسهای جدید عروسی و تولد به روز شد . ممنون میشم اگر به کلبه مجازی دخترم قدم بزارید و با گذاشتن یک خط یادگاری ، آینده شیرین و دوس تداشتنیش رو شیرین تر و لذت بخش تر کنید . منتظر شما هستیم . www.melysa.niniweblog.com
مهرتابان
21 شهریور 93 22:35
چیز های خوب به سراغ کسانی میروند که صبر اما چیز های بهتر به سراغ کسانی میروند که برایش تلاش میکنند. سلااااااااااااااام خواهر جون خوبی؟ باز هم خلاقیت! به به احسنت بر شما مادران فعال عزیز کمرنگ شدنم به خاطر مدرسه است. من نوموخام برم مدرسه من تعطیلی موخام
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
قربونت برم منچیکار کنیم خواهر؟؟؟؟خلاقیم دیگهپاشو برو مدرسه تنبل خانم ما هر روز مدرسه ایم و اصلا نمیفهمیم تابستون یعنی چی؟؟؟
مریم مامان آیدین
22 شهریور 93 18:28
به به دوست خلاق و گل و البته مامان مهربون خیلی خوب بود و ما هم استفاده کردیم....مرسی عزیزم راستی دوست خوبم...پست تولد رو نتونستم ببینم و کامنت بزارم چون رمز ندارم...در هر صورت تولد صدرای گل مبارک...الهی هرروز شاهد پیشرفت و موفقیت و خنده های خوشگلش باشی
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
خواهش میکنم دوست خوبمخوشحالم استفاده کردینمیرسم خدمتتون گلم
مامان ناهید
23 شهریور 93 2:59
سلام عزیزم خوبید ببخش دیر کردم خواهر جان این روزها اینقدر داغون بودم که نای نت اومدن نداشتم خالا دوباره میام فعلآ اعلام حضور بود چقدر هم پست دارید من ندیدم خاک بر سرم منو ببخش اون رمزداره تو حلقمه یعنی منم رمزشو دارم؟
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
عزیزمی ناهید جونمخدا رو شکر که فقط بی حوصله بودیخدا مرگم این حرفها چیه؟؟؟رمزو قبلا دادم بهتون ولی اگه ندارین چشم میذارم براتون
زهرا
23 شهریور 93 15:53
چرا به من رمز ندادی؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
عزیزم قبلا رمزو داشتی خودت بی خبر رفتی و حالا یادت رفتهمیذارم برات
مامان
23 شهریور 93 17:29
سلام خانومی.خوبی.گل پسر و ناز دخترت خوبن؟ چه بازی جالبی یادم باشه واسه فینگیلیمون اجرا کنم در آینده ممنون که بهمون سر میزنین
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام.ممنونم عزیزم.ایشا...حتما اجراش میکنی با پسر کوچولو
مامان ریحان
23 شهریور 93 18:56
سلام عزیزم ممنون از احوال پرسی من و دخملی خوبیم ،شما چطورید؟ روزهای آخر شهریور رو چه می کنی؟ دیگه کم کم داره اول مهر میشهمن و دختری که کلا بیکاریم با اول مهر هم کاری نداریم
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام قربونتما هم بدک نیستیم و هنوز داریم میریم مدرسه اول مهرم برامون مثل الانه و ماه تیرخوش به حال شما مادر دخترکاش که منم بیکار بودم و میتونستم بخوابم
مامان ناهید
24 شهریور 93 17:07
آرزوتوازخدابخواه،بعدآیه زیروبخون:بسم الله الرحمن والرحیم لاحول ولاقوه الابالله العلی العظیم،این پیاموبه 9نفربفرست آرزوت برآورده میشه،باور نمیکردم واقعاقبول شداگه پاک کنی ونفرستی خداآرزوتوقبول نمیکنه ساعتتونگاه کن ببین 9دقیقه بعد1اتفاق خوشحالت میکنه! سلام برام فرستادن منم برا شمابازم میام خوشگلم
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
قربونت برم ناهیدی جونم
lمامان سمیه
25 شهریور 93 10:05
خسته نباشی صدرایی.... من رمز مطلب ندارمممممممم......
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
ممنونم
به نام پدر
25 شهریور 93 12:20
ما شالله صدرایی انگشتاشه که خوب کارمیکنه
مامان ریحان
26 شهریور 93 11:19
سلام دوست جونی خوبی؟ کم پیدایی خواهری
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
الان میام عزیزم
زهرا
27 شهریور 93 0:15
سلام خانمی منم یکی از خاموشام نههههه چندوقتیه چندتا درگیری باهم دارم وقت سرخاروندن ندارم شرمنده منم یاد بگیرم برا بچم
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام خانم.ممنونم از اینکه روشن شدی
مامان ناهید
27 شهریور 93 1:42
بازم یه سلامِ نیمه شبی به شما عزیز دلم که الان در خواب نازید خوابای رنگین ببینید ولی می دونم که همش خواب مدرسه وسروصدای بچه هارو می بینی
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
ناهیدی کی میخوابی شما؟؟؟قربونت برم من
مامان ناهید
27 شهریور 93 1:47
با عرض وادب واحترام به مامان خلاق به به عجب ماهیهای چاق وچله ای مخصوص کباب کردنه بیچاره ها لبشون هم خندونن نمی فهمن چه بلایی قرار سرشون بیادحالا کی کشیده یا کپی برداشتید به هر حال خوب ابتکاری بود من تو یه وب دیدم آموزششو ولی نگفته بود به ماهی چی وصل می کنیو فکر می کردم به ماهی آهنربا وصل می کنن ممنون ما هم سعی می کنیم تنبلی را کنار بذاریم با بچه ها خلاقیت از خودمون در کنیم البته کپی برداری از وب شما
مامان ناهید
27 شهریور 93 1:52
بچه ها خوب مشغولن انشالله صد سال زنده باشن فداشون بشم عزیزم برا من دعا کن یه کم حوصله پیدا کنم خیلی تنبل شدم از نظر آموزشی به بچه ها نمی رسم چقدر فاطمه که تنها بود تمام وقتم را گذاشته بودم روش وکلی از بچه های دیگه جلوتر بود ولی الان کارم شده کار کردن که وقت نمیشه با بچه ها اونطور که باید وشاید بازی کنم واموزششون بدم خیلی از خودم بدم میاد به خداراست میگم
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
گلم منم وقت کیانا حال و روزم خیلی بهتر بود و کلی باهاش کار میکردم ولی بچم صدرا مظلوم واقع شده
مامان ناهید
27 شهریور 93 1:55
مرحبا به هستی جون ببین این هستی وصدرا در کل با هم مشکل پیدا کردن هستی بازم که شیطنت کرد قیچی صدرا را کش رفت عجب ذلیخایی هست این هستیفداشون بشم صدرای خاله عجب ماهی پرس کرده ای گرفته
مامان ناهید
27 شهریور 93 1:59
خواهر مهربونم در آخر عذر فراوان من را قبول فرمایید که اینقدر تاخیر داشتم زیراکه من خوشم نمیاد سر سری بیام وبروم باید مثل الان که بچه ها خوابن وبا حوصله دارم تو وبتون تازه سروحال میشم کلآ خواب از سرم پرید خوب دیگه بیشتر خستت نمی کنم منم که پر حرف تشریف دارم زود بیااز خودت ومدرسه بگو عزیم به خدا می سپارمتون
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
عزیزمی مخلصتم دربست