مشاعره 2 (قند پهلو)
سلام به دوستان چون برگ گلمدوستان خوبم پست مشاعره رو یادتونه؟؟؟؟؟من و دوست خوبم مدیر وبلاگ مهر تابان با هم یه مشاعره داشتیم از شاعران بزرگبعد دیدیم بابا چرا همش تقلب کنیمپس خودمون دست به کار شدیم و شاعری پیشه کردیم از نوع قند پهلوخب حالا قضاوت با شما ببینین ما بهتر میسراییم یا شعرای نامی
شروع اولین بیت:سبزها یا آبی فیروزه ای منم....نارنجی ها دوست جونیم و همکارم البته
من که دیدم همه ی مانتــــــــــوهایت
نمیدونم چرا ست نبودند با کفشهایــت
تو که دیدی همه ی مانتوهایــــــم
میگی ست نیستد با کفشهـــــــام
چرا کامنت میدی و می نویســــی
میگی اون مانتوهات رو باور ندارم؟
من که ندارم یه جفت کفش نــو
بالیدنم از بهر چه بــــــــــــــــــو؟؟؟؟
ور بخاهی روزی از روزها خری تو کفـــــــــش نو
یا خری یک کیف ست همرنگ اون کفشــای نو
باید اول جیب پر پول داشته باشـــــی خواهـرم
یا ز بانک ملی و ملت بگیری وام گنده جــان من
دوستان ادامه مطلب لطفا
نگرانم...وتنها تو میدانی نگرانیم بابت چیست؟؟؟
نگرانم و میلرزم چو بید...
نگرانم و تو میدانی چرا؟؟
چون ندارم یک جفت کفش نو سپیـــــــــــــــــــــد....نگرانم...
می روم تا من خرم یک مانتوی خوش رنگ و شـــاد
سوی بازار و مغازه با چه شــــــــــــادی و نشاط
چون که می بینم قیمت های بالا را چـــــــه زود
محـو و گم می شود شور و اشتیاقم همچو دود
دی هوس کردم پاک کنم چند کیلویی باقلا
من چه میدانستم که باید بکشم اینهمه درد و بلا.
آی خواهر
چون هوس کردی خوری با خانواده باقلا
وقت صرف آن مــــــرا از یاد مَبر ای ناقلا
آه...ای همکارمن!
چون کنون رفته بالا نرخ بیمه ی طلایی اینچنین!!
تو بگو...تو بگو...دکتر رفتن من،بعد از این سودی دارد؟ ای نازنین؟؟؟
نشو غمگین تو ای همکار خوب و بهتر از جــان
بیا و پیشگیری کن ،بدان این به باشد ز درمان
نگارا ! تابستان می آید و تو میکنی اندکی استراحت...
درک میکنند آیا مقامت را.. ای معلم با همت؟؟؟؟؟
و شعری دردناک خخخخخخخخخخخخخ از دوستم
ترســـــــــــــــــم از بی پولی در ایام صیــف
پس برای من نخواهد داشت این ایام کِیف
گر تو می خـــــــــــــواهی که دانی علتش
حتــــــــــــــــــم دارم میکنی اکنون تو غش
چون نیـم کارمند رسمی ســــــــــــــــــــما
من ندارم یک حقــــــــــــــوق در این ماه ها (منظور ماه های تابستونه)
آنچه میگویم به تو زین پس بود ماننـــــــد راز
من ندارم بودجــــــــــــه حتی جهت رفــع نیاز
زهرای من!با حرفهایت تو زدی آتش به جانم!!!
جان من بیا به جای من، تو برو سر جلسه ی امتحانم....
بقیه در پست جدید با عنوان ادامه مشاعره ی طنز ما...