صدرا جون صدرا جون، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره
کیانا جونکیانا جون، تا این لحظه: 19 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره

آبی آسمان من..فرزندانم

مامان یه مامان شاغل و عاشق بچه ها

خوشمزگی های صدرایی ........

1392/10/18 17:50
250 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه ی شما دوستان خوب و دوست داشتنیم که واقعا و از صمیم قلب میگم که وقتی اینترنت یا سایت مشکل پیدا میکنه و نمیتونم بیام پیشتون چقدر کلافه و ناراحت میشم و دلم براتون تنگ میشه.امیدوارم  همه ی شما عزیزان و خانواده های مهربونتون همیشه ایام در صحت و سلامت باشید.قلبقلبقلب                                          قلبقلبقلب                                    قلبقلبقلب

حالا میرسیم سروقت شما آقا صدرا.تازگیا که نه .....خیلی وقته که یکی از سرگرمیهای جنابعالی شده این که: شبا تمام لامپها رو خاموش کنی و ما رو در تاریکی مطلق قرار بدی و چون خودت یه دفعه میترسی یه لامپو تو اتاقهای دیگه روشن میذاری یا ما فقط باید با نور تلویزیون جون سر کنیم.مدام سر به سر کیانا جونی میذاری و در حالیکه اون مشغول کتاب خوندنه یواشکی میری و لامپ اتاقشو خاموش میکنی و د....فرار.چند روز پیش فکر کنم جمعه بود از خواب که پاشدی به بابا گفتی:بابا مردست(مدرسه ات)باز نیست؟بابا:نه پسرم.صدرا:خب پس پاشو برو یه جایی......حالا دلیلش:وقتی بابا خونه است جنابعالی نمیتونی زیاد باب اسفنجی ببینی یا با کامپیوتر ور بری.به همین دلیل از بابا میخواستی که بره تا راحت به کارت برسی،که تیرت به سنگ خورد....ماچ.و اما دیروز نمکها رو ریختی رو زمین.میگم چرا نمکا رو ریختی؟واستادی رو به روی منو میگی:میخواستم نمکا رو بریزم روی تو تا خوشمزه بشی بخورمت......متفکردستت درد نکنه....لبخندچشمکلبخند

صدرا

اینجا موهای پسری با آرایشگری من به این روز افتادهخندهتقریبا 10ماه پیش تازه اینجا خوب شدهتعجبوگرنه دقیقا بچم شده بود جولزقهقههقهقهه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

زهرا عمه سروش
18 دی 92 19:49
این آقا صدرا خیلی با مزه اس،قربونت برم شیرین زبون ببخشید اگه فضولی نباشه میخواستم بپرسم این وسیله ایکه پشت صدرا جونه چیه راستی اگه با تبادل لینک موافق بودید خبر بدید
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
لطف داری عزیزم.اینجا یک موزه از آثار و وسایل مربوط به قدیمترهاست و اینم به نظر خودم یه چرخ چاه تزئینیه که با مدرنیسم قاطیش کردن چرا که نه عزیزم؟خوشحال میشم
مامان سهند و سپهر
19 دی 92 8:26
عزیزم شیرین زبونم چقد خوردنی و با مزه ست طفلکی کیانا وای به باباش گفته بلند شو برو یه جایی ببوسش . خدا نگهش داره براتون.
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
میبینی تو رو خدا؟؟؟اینم از بچه های حالا قربونت
مامان ریحان
19 دی 92 13:50
سلام دوست جونی، وای که چقدر صدرایی بانمکهخدا حفظش کنهمنم وقتی نت نباشه دلتنگ میشم بدجور وایسته دوستای خوبم شدم و زود به زود دلم واستون تنگ می شه
fariba
26 دی 92 9:04
خدا از دست این شیرین زبونیای صدراییمامانی خسته نباشی چرا صدرایی رو به این روز انداختی
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
آخه نمیدونی هیشکی خونه نبود.منم از حموم زدم بیرون قیچی کاغذ بری کیانا پشت در بود.برداشتم و با اون این بلا رو سر موهای بچم اوردم.خاک بر......
مامان خانم و مائده
26 دی 92 9:43
متقابلآ سلام و عرض ادب به شما و مشتاق ديدار
شوهری
8 اسفند 92 13:00