صدرا جون صدرا جون، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره
کیانا جونکیانا جون، تا این لحظه: 19 سال و 7 ماه سن داره

آبی آسمان من..فرزندانم

مامان یه مامان شاغل و عاشق بچه ها

دوست یعنی.....

1393/3/4 8:37
439 بازدید
اشتراک گذاری

سلام و عرض ادبآرامچند ماه پیش کیانا خانم ما، کتابیو از دوستش امانت گرفته بود که شامل داستانها و مطالب کوتاه آموزنده و پر معنایی بود.چون روی جلد کتاب تصویر یک آینه بود،دخمل ما به این کتابها که چند جلدی هم، هستند میگفت آینه!!!!خلاصه بعد از جریان مسابقه ی رباعیات و برنده شدنش،دست ما رو گرفت و برد کتاب فروشی و یکی از این کتابها رو به نام (من و ما)جلد یک،مترجم و گردآور:امیر رضا آرمیون.خریداری نمود.راستش منم از مطالب این کتابها خوشم میاد.این شد که تصمیم گرفتم یکی از قسمتهای کتابو با عنوان دوست یعنی...براتون بنویسم و تقدیمش کنم به همه ی دوستان خوبم در دنیای مجازی و واقعیمحبت

دوست یعنی...

دوست یعنی کسی که وقتی هست آروم باشی و وقتی نیست چیزی توی زندگیت کم باشه.

دوست یعنی اون جمله های ساده و بی منظوری که میگی و خیالت راحته که ازش هیچ سوء تعبیری نمیشه.

دوست یعنی یه دل اضافه داشتن برای اینکه بدونی هربار که دلت میگیره،یه دل دیگه هم دلتنگ غمت میشه.

دوست یعنی وقت اضافه،یعنی تو همیشه عزیزی حتی توی وقت اضافه.

دوست یعنی تنهایی هام رو میسپرم دست تو،چون شک ندارم می فهمیش.

دوست یعنی راه دوطرفه،یه قدم من یه قدم تو،اما بدون شمارش و حساب و کتاب......

و حالا وقتش رسیده که هر کدوممون به دوستانمون بگیم:

متشکرم برای همه ی وقت هایی که مرا به خنده واداشتی.

برای همه ی وقتهایی که.....

آرامدوست جونیای من برین ادامه مطلب لطفاآرام

برای همه ی وقتهایی که به حرفهایم گوش دادی.

برای همه ی وقتهایی که به من جرات و شهامت دادی.

برای همه ی وقتهایی که با من شریک شدی.

برای همه ی وقتهایی که به من اعتماد کردی.

برای همه ی وقتهایی که منو تحسین کردی.

برای همه ی وقتهایی که گفتی(دوستت دارم).

برای همه ی وقتهایی که به تو احتیاج داشتم و با من بودی.

برای همه ی وقتهایی که دلتنگم بودی.

برای همه ی وقتهایی که به من دلداری دادی.

و برای همه ی وقتهایی که دوستم هستی و خواهی بود...(اینو خودم اضافه کردممحبت)

محبتاین تصویر زیبا و رویایی هم تقدیم به همه ی شما دوستان خوبممحبت

 

دوستانه

پسندها (6)

نظرات (19)

زندگی از آ...تا...ی
4 خرداد 93 10:04
سلام مامان نازنین دوست دارید انواع غذاها و شیرینی های ایرانی و خارجی رو یاد بگیرید؟ دوست دارید رازهای خانه داری رو بدونید؟ دنبال نقشه های قلاب بافی می گردید؟ دوست دارید نکات مربوط به رشد و تربیت کودک رو بدونید؟....کاری نداره وبسایت زندگی از آ...تا...ی رو لینک کنید تا همه روزه از مطالب مفید و متنوعش لذت ببرید.
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
لینک شدین دوست خوب.موفق باشید.سایت جالبی دارید
آجی مهربـــــــــــان
4 خرداد 93 10:34
خیلی زیبا واموزنده بود انشالا بعدابرای فرنازم هم میخرم راستی کتابی یا قصه با موضوع قدر آجی مهربونت را بدون نداره؟ اصلا هم انتظاری از فرناز ندارما فقط وفقط همین طوری گفتما
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
گرفتم چی شدممنون که اومدی
مامی کیانا
4 خرداد 93 13:13
خيلي متن زيبايي بود
مــن و آوايي قــلــمــبــه
4 خرداد 93 18:24
خيلي زيبا بود با هم تفاهم داريم خفن ... منم يه پست تقديمي گذاشتم خخخخ
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
واقعا!!!اومدم ببینم....خب دیدم و خوشم اومد از تفاهممون
مـن و آوايي قــلــمــبــه
4 خرداد 93 18:30
عاششششششقتم دوست خوبم ممنونم كه هستي
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
منم ممنوننننننننم که تو هستی گلم
مهرتابان
4 خرداد 93 23:50
سلام دوست خوبم جملات فوق العاده زیبایی بود
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام.ممنونم
مهرتابان
4 خرداد 93 23:51
من نیز با غــ .... غرق بودم در خواب شیرین و ملیح صبحــــگاه تا که بشنیدم صدای خوفناک گوشیَم را ناگاه در میان خواب بیداری خود با صد شتــــــــــاب کوفتم بر صفحه گوشی و در دم شد خــــراب ما از آرایه مبالغه در این شعر زیاد استفاده نمودیم گوشی ما اکنون سالم است نگرانش مباش[خونسرد]
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
آفرین که گوشیتونو نشکوندین خخخخخخخخخخخخ
مهرتابان
4 خرداد 93 23:52
شعر دیگر.....فی البداهه.... همســـــران ما چرا اینگونه اند؟ گویی بر اشعار ما رشک میبرند خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
درد هردومان یکیست و درمان هم پس نمیکنیم به حرف آندو حتی گوش هم...
مامان ریحان
5 خرداد 93 11:16
سلام دوست جونیم خوبی؟ دیروز اومدم وبت اما نشد نظر بذارم،خیلی قشنگ بود دوست عزیزم بهترین ها رو برایت میخوام
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام خانمی.قربونت.ممنونم گلم
مهرتابان
5 خرداد 93 16:21
سلام خخخخخخخخخخ با مزه بود اما... آیا باخت خود را قبول داری؟باید با "ش " شروع میشد خانووووووووووووووم جان حالا این یک بار بخشش[خونسرد] فکر میکنم و با میم می سرایم.... فعلا فی البداهه.... لحظه ای پیش شعر خود خواندم برای همسرم چون شنید خنده ای کرد و بگفت: برو بابا تو هم طبع شعرم داغون کوووووووووور شد
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
تو رو خدا یه نگاه دیگه به کامنتت بندازاولا من نباختم چون اونی که سرودم در جواب تک بیتی بود که به هردومون مربوط میشد...در مورد همسراندر ثانی:من باید با ب بگم که الان مینویسم برات...کدوم شعرم باید با ش شروع میشد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مهرتابان
6 خرداد 93 0:47
نمیدانم چرا دیگر ندارم طبع شعر و شاعری تو نیز مانند من در خلق شعر کم آورده ای؟ چشم خوردیم رفت.......
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
یار نازنینم چنین مباش و غم مخور اینچنین نخواهد ماند و مطمئن باش پس غم مخور..........البته واقعا موافقم که چشم خوردیمیکی دیگه بنویسم: یاد باد آن روزگاران شعر و شاعریمان یاد باد آن اشعار غیر واقعیماننگاه تو یه دقیقه این دوتا رو سرودم.خب پس هنوز جای امیدواریست.....
مهرتابان
6 خرداد 93 0:50
سلام خواهر جونی خوبی؟خاله جونی ها خوبند؟ عیدت مبارک اشعار انحرافی یکم گیجم کرد اصن نفهمیدم چی به چی شد.....
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام عزیزم.ممنونم همه خوبند.عید شما هم مبارکعیب نداره خواهر...پیش میاد دیگه
مهرتابان
6 خرداد 93 15:42
سلام عزیزم خوبی؟ ممنون از آزادی عملی که بهم دادی. هم با ر می تونستم بسرایم و هم با نون. اما ر... رنگ شعر من دگر مانند قبل خوش رنگ نيــست طبع شعر من چو قبل شادمان و سرسبز نيست من نمي دانم و حيرانم کاخر چرا اينگـــــــونه شد گو به من،سپندي دود خواهي کرد برايم ,اي نازنين؟ سرودن هم چقدر سخت بید!
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
میام پیشت
زهرا
6 خرداد 93 23:50
دوست خوب مثل شما نعمته ممنوووووووووووووووووووووووون
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
لطف داری عزیزمخوبی از خودته
مامان ریحان
7 خرداد 93 1:17
سلام خانمی خوبی؟ دلم برات تنگ شده بود
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام گلمممنونم
مهرتابان
7 خرداد 93 15:52
سلام..خوبی؟ اما با ل کاملا واقعی خخخخخخخخخ لیوان گرانبهایی دوش ز دستـــــم افتاد با شکستنش آتش تندی به جانم افتاد دیگر نتوانـــــــــــم بخرم لنگه آن لیوان را حتــم دارم خوب میدانی تو قیمت ها را
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
آری از قیمتهاخوب خبر دارم من نرخ دکترها نیزرفته به بالا خفن چون که پیر گشته ام و درد مینمود زانویم دی برفتم سوی دکتر ارتوپد جانِ من!!!!!!
مامان ریحان
8 خرداد 93 12:43
حالت چطوره دوست جونی؟
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
مرسی خانم گلمگه تو به یادم باشی
مهرتابان
8 خرداد 93 16:13
سلام مهربون.. خوبی؟ ندارم باور اين حرفت که گفتي ز درد زانویت دکتر برفتــــــــــي مگر چند سال از عمرت گذشته که درد کهن سالي را گرفتي؟ آره واقعا.. نمیشه شکلک گذاشت
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
فقط میتونم کنم.....
مهرتابان
8 خرداد 93 16:19
بازم سلام خواهر گلم به مسئولین دستور دادم رسیدگی کنند...اما مثل اینکه هنوز مشکل بلاگفا حل نشدههههههههههه
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
خیلی ممنونم از لطفتون