یک متن با گویش صدرایی........
پسرم امروز میخوام از حرف زدن شیرین و دوست داشتنیت برات بگم.حرف زدنی که بیشتر خودمون میفهمیم و باید برای بقیه ترجمه اش کنیم.چون هم تند حرف میزنی و هم گویشی داری مختص خودت.فکر کنم بعضی از پسرا اینجورین دیگه.چون کیانا جونی اصلا اینطوری حرف نمیزد و نیاز به مترجم نداشت....
گویش صدرایی:
مامان تو بری مردسه من دریا میشم.مامانی میاد میگم گذا برام اُخمرغ درست کنه.من خیلی خار دارم.وختی بزرگ شدم دیده اسکلت بازی میکنم.اگه من اب کفیث بخورم باید برم دُکتک.میخوام برم پُفتتر تو انترنت نی نی بیبلاگ ببینم.دو بار دیده بازی آنلای بکنم.بعدم من باب افسنجی دوس دارم ههولا با فافریک دوست میشه.به من آشق بدین تا چای شیرینی بخورم.خُلام کجاست؟من نباید هوای سردو قورت بدم.گوش لمسی بدین تا بازی کنم.فقط هکی گند میخورم.من هاد میگیرم. خداسز............
حالا خداییش دوستان، مترجم لازم نشدین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دریا:تنها خار:کار اسکلت:اسکیت پُفتتر:کامپیوتر فافریک:پاتریک
خُلام:کلام خداسِز:خداحافظ دیده:دیگه هکی:یکی دوباردیده:دوباره
هاد:یاد
صدرا بعد از حمام.اوایل پاییز 92.عشق کامپیوتر