عکس های یک تولد کوچولو
پسر ناز مامان سلام.هنوز خوابیدی و مامان با اینکه کلی کار داره اومده سراغ به قول خودت بیبلاگ تو.قربونت برم که اونروز بهت گفتم :صدرا قصه ی وبلاگو برام می گی؟تو هم گفتی: یه روز این بیبلاگ منه. صدرا، بیاین نظر بدین.قصه ی ما به ....فدای پسرم که هرروز برام یه قصه میگه.به هر حال مامانی جون نزدیک 20روزی از تولدت گذشته میخواستم چند تا عکسیو که با بچه ها داشتی به صورت اسلاید شو برات بذارم آخرش نشد.مشکل آپلود پیدا کردم.اینا فقط برای یادگاریه دیر و زودش مهم نیست.پس بیا بی خیال تاخیر بشیم.دوستت دارم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی