زمیـــن!!!!
و اما سلام و وقت بخیرچطورین؟میبینم که بد زمونه ای شده خواهرا!!!از خوانندگان خاموش که کلا بگذریم دوستان چراغ روشن هم فقط اگه پست جدید بذاری میان و حرفها و کامنتها رد و بدل میشه ولی وای به روزی که پست نذاریهیشکی یادش نمیاد که تو هم هستی و اینجا میشه خلوتگه یاربگذریم این روزها حال و حوصله ی درست درمون ندارم و خواستم سر شما طفلیها خالی کنمو اما خیلی نگران بحران کم آبی هستم و این خشکی هوا در سردترین ماه سال به شدت آزارم میده و واقعا نگرانم میکنهیاد قدیما میفتم که چنان برف میبارید که وقتی پشت بومها رو پارو میکردن و برفها رو میریختن وسط حیاط یا تو کوچه ها یه سر سره ی حسابی واسمون درست میشد و تا چند هفته هم سر پا بود و کم کم آب میشد و وای که چه حالی میکردیم وقتی از اون بالا سر میخوردیم و میومدیم پایین.نوک بینیهامون قرمز و از سردی هوا لپهامون لبویی میشد و دستامون بی حس ولی خسته نمیشدیم و مثل حالا هم نبود که با یه باد بچه های تیتیشمون سرما میخورن و صدای سرفه های پیرمردیشون گوش فلکو کر میکنهیادمه سال اول خدمتم تو روستایی که با همسر جانمون بودیم اونقدر برف اومده بود که همسری با بچه ها یک فیل گنده حجم دار درست کردن و چقدر هم خوشگل بود(نمیدونم شکلک رویا رو پیدا نکردم فرشته گذاشتم)خلاصه اون زمونها بابام تعریف میکردند که وقتی برف میومده اونقدر زیاد بوده که مردم از بین برفها تونل درست میکردند و برای رفت و آمدشون از یه تونل برفی خوشگل رد میشدن مثل اسکیموها(رویا پیدا شد.نگران نباشین)آره صدرا جون،کیانا جون، آیدین جون، علیرضا جون، نازنین جون،فاطمه و محمدرضا جون،ماهرخ جون،محیا و یسنا جون،آوا جون و همه ی بچه های خوشگل و نازنازی از همه تون معذرت میخوایم.ما به زمین بد کردیم خیلی بد...جنگلها رو سوزوندیم و درختها رو قطع کردیم و خونه و آسمون خراش ساختیم.دریاچه ها رو خشک کردیم... ماهیها رو کشتیم... آبها ی زیرزمینیو تموم کردیم.هوا رو آلوده کردیم و لایه ی ازن رو سوراخ کردیم...کارخونه ساختیم و با هاش خروار خروار ماشین فرستادیم تو شهرا و فاتحه ی دشتهای سرسبز و گلها و همه ی زیباییها رو خوندیم.ما معذرت میخوایم و میخوایم قول بدیم که به شما عزیزانمون یاد بدیم که با زمین مهربون باشین.به شما یاد بدیم که به خورشید مهربون سلام کنین و قدر آب گوارا رو بدونین.دوستتون داریم و فقط به عشق شما و فقط به خاطر اینکه شما هوای تمیزتر تنفس کنین حواسمونو بیشتر جمع میکنیم.قول میدیمدوستان خوبم اصلا قرار نبود که من این مطالبو بنویسم و هدفم اصلا یه چیز دیگه بود ولی این حرفها خودشون از یه دل پردرد برخاست و نمیدونم شاید به مصداق این تک بیت که میگه:سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند به دل شما دوستان گلم هم بشینه.شاد باشید و سرفراز و روزتون باشکوه
خانه ای ساخته ایم با گل یاس سپید.....
دوستان خوبم اگه دوست دارین این شعرو به زبون صدرایی گوش کنید روی عکسش کلیک کنید