صدرا جون صدرا جون، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 14 روز سن داره
کیانا جونکیانا جون، تا این لحظه: 19 سال و 6 ماه و 22 روز سن داره

آبی آسمان من..فرزندانم

مامان یه مامان شاغل و عاشق بچه ها

صدرا و تکالیفش و....

1393/8/22 19:03
768 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به دوستان گل و کم پیدای خودم و سلام به عزیزای دلم کیانا و صدرابوسبله این روزها دوستای من یا مسافرت تشریف دارن یا سرشون شلوغه و مثل صدرا جان تکلیف دارن یا یهو تصمیم گرفتن ننویسن و یا حوصله ی آپ کردن ندارنسوالو اینجاست که منم تنها موندم و کم بازدید شدم و نظرم اصلا ندارم و خلاصه خودمم و خودمچشمکاما دیدیم اینجوری نمیشه و بهتره یه پست بذاریم تا دوستان وقتی حوصله دار شدن یه پست جدید باشه که بخوننخندهو باز دیدیم یکی از بهترین پستهای فعلی میتونه تکالیف صدرایی باشه که بچم با تلاش فراوان و زیر نظر بزرگتر خونمون یعنی  کیانایی با دقت انجامشون میدهعینکبله تا به حال 6 کاربرگ توسط جناب صدرا حل شده که البته  حل4 کاربرگ اولیه که با هم به پسری داده شده بود براش یه خورده سنگین بود چون حجم کار بالا بود و  بچه ی 4 ساله که تا به حال مداد دست نگرفته حوصله ی حل 4 صفحه رو نداره اما بالاخره پسری جونمون حلشون کرد البته با کمک همه ی بزرگان منزلقه قههنه بی شوخی بیشترشو خودش حل کرد ولی ما هم بیدیم دیگهخندونکصدراخان ما قبلا هم گفتم هیچ میونه ای با نقاشی نداره.اصلا انگار این بچه با رنگها و خطوط خوشگل و تصویر کشی قهرهقهرحالا با این اوضاع از هر سه تا تمرین کاربرگها دوتاش نقاشی میخواد و ببینید اینجور وقتها پسریمون چقــــــــــــــــــــــــــــــــــدر از خودش ذوق در میکنه و با چه جون کندنی تمرین مربوطه رو حل میکنهغمگیننمیدونم دوستانی که این پستو میخونن اگه راهکاری دارن که پسرمون یه کوچولو به نقاشی علاقه مند بشه از ما دریغ نفرمایند.آرامخب دیگه صحبت بسه میریم به روایت تصویر تکلیف حل کردن پسرمونو میبینیم.پس بفرمایید....محبت

بغلبچمون علاقه ای به پشت میز نشینی ندارهبغل

صدرا

قه قههبله......دیگه خواستم بچم کاملا از نزدیک با انار و حل تمرین مربوطه انس برقرار کنه.خخخخقه قهه

صدرا

محبتبفرمایید بریم ادامه ی مطلبمحبت

تمرین

متفکرکار با اثر انگشت...بچمون زامبی کشیدهمتفکر

تمرین

تمرین

زیبادر این تمرین یه خورده مشکل داشت.کلماتی که صدای اولشون یکیه....ایشا....بزرگتر بشه یاد میگیرهزیبا

صدرا

بوسحل کاربرگهای جدید.راحت تر حل شد چون کمتر هم بودبوس

صدرا

تمرین

چشمکشما شاهد نقاشیهای صدرا هستید...چشمک

تمرین

بوسچشمای نازت مونده به یادم همیشه پاینده باشی گلم......بوس

صدرا

زیباو اینم اولین جایزه ای که فرشته ی مهربون به پسرمون داده و اون ستاره هایی هم که میبینین ستاره هایی هستن که خاله سعیده جون واسه اینکه صدرا جون خوب بودن بهشون تقدیم کردن و سیاه هم نیستن.چون ستاره ی سیاه یعنی بچه ی شلوغ.صدرامون میگه دیگه...چیکار کنیم.زیبا

صدرا

بغلاینم صدرا جون و هلیا جون.البته کم کم هستی و هلیا خانم دارن میرن شهر خودشون و دیگه تا یکی دو ماهی نمیان.به سلامتی برین خاله جونیابغل

صدرا

بوسبوسوقتی هستی سر صدرا کلاه میذارهبوسبوس

صدرا و هستی

خندونکمشغول به بازی کامپیوتری یا رایانه ایخندونک

صدرا و هستی

قه قههپسرم میگه این صابونهای روی کیکم چیه؟؟؟؟قه قهه

صدرا

راضیبچم یه پا مهندسه...خخخخخخخخخخراضی

صدرا

تشویقامروز صبح هم با هم پاپیلو بازی کردیمتشویق

صدرا

صدرا

محبتخب دوستان گلم،ممنونم که حوصله به خرج دادین و با ما همراه بودین.با آرزوی بهترینها برای شما خوبان تا پست بعدی خدانگهدارتون....محبت

پسندها (2)

نظرات (32)

اقازاده
22 آبان 93 22:16
منم بودم حوصله ام نمیشد این همه تکلیف حل کنم چه برسه به این اقا
مهرتابان
23 آبان 93 17:03
سلام خواهری خوبی؟ چه خبرا؟ امروز یک خبر بد شنیدم.خواننده محبوبمون امروز آسمانی شد. هیچ بارانی ردپای خوبان را از کوچه خاطراتمان نخواهد شست. در نبودش ،صدایش تا همیشه ماندنیست روحش شاد
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام خواهر جونم.الان از شما شنیدم.واقعا متاسفم.خدا رحمتش کنه.صداش همیشه موندگار و جاودانیست.
مامان ناهید
24 آبان 93 6:31
سلام عزیزم خوبید اره جانم واقعآ من دست تنها با دوبچه وهمه مسولیت زندگی را به دوش کشیدم در کنارش خیاطی هم دست پا گیره بعد برام انرژی نمی مونه البته همیشه اینجور نیست یه وقتهایی همه با هم دست یه دست می دن وازم سلب انرژی می کنن وبی حوصله م می کنن الان بهترم دیشب می خواستم بچه ها را بخوابونم بیام خودم هم از خستگی خوابم برد.....اره دوستان هم به یه طریقی گرفتارن شما هم که کارمندید دیگه خسته تر من می تونم درکنوم کنم خود من وقتی می رم بیرون دنبال یه سری کارها وقتی میام خونه از خستگی نمی تونم کار خونه کنم یه راست می رم سر وقت نتانشالله تنتون سالم باشه ممنونم که وقتی نیستم هم میای بهم سر می زنی وفراموشم نمی کنی
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام ناهید خانمی.خوشحالم که بهتری و کمی از فشار کاریت کم شدهراستش منم از خیلی از کارهای تکراری بدجوری خسته شدم ولی چاره ای هم ندارم.حالا باید یه پست اختصاصی به نام دغدغه های زنان بذاریم و بیاییم خودمون واسه خودمون راه حل ارائه بدیمخواهش میکنم گلم.وظیفمه
مامان ناهید
24 آبان 93 7:08
فدای صدرا جون با اون ژست نوشتنش خاله عجب پستی شده با اجازه بازم باید برم فاطمه را بیدار کنم روانه مهدش کنم برمی گردم چون چند پست ندیده دارید باید ببینم
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
قربونت برم ناهیدی برو برس به کارات وقت داریم هنوز
الهام مامان علیرضا
24 آبان 93 11:06
سلام عزیزم خدا صدرا جون و کیانا جون نازنین و براتون حفظ کنه عزیزم ماشاله به صدرا جون که با همت وافر به انجام تکالیفش رسیدگی می کنه بچه ها رو از طرف من ببوس عزیزم خصوصی دارید
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام الهام جونم و ممنونم از حضور گرمت
مریم مامان آیدین
24 آبان 93 12:01
سلاااااااااااااااام دوست جوووووووووووووونم ای جووووووووووونم تکالیفتو قربون....بابا صدرا که عااالی نقاشی میکشه....آیدین اصلا نمیتونه تو یه چیزی رو رنگ کنه....اصلا بلد نیست مداد دستش بگیره...صدرا جون که حرفه ایه ماشالا اشکال به اون کوچولویی رو به اون قشنگی رنگ کرده ولی کاش به جای 4 تا روزی یه دونهه بود تا بچه ها خسته و ذلزده نشه بووووووووووووووووووووووووووس برای کیانا جونم که به داداشی کمک میکنه و مدیریت و مامان جونی که یواشکی امداد غیبی میرسونه
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام مریمی جونماومدی به سلامتیای خواهر پس همه ی پسرا لنگ همنفدات شم عزیزم.
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
25 آبان 93 4:01
سلام گلم شما خوبید فدات بشم که به فکرمی عزیزم تازه داره فشار کاریم شروع میشه بگو چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟چون عروسی خواهر شوشو افتاده بعد ماه محرم وحالا من باید لباسای اونا به اضافه لباس خودم وفاطمه را بدوزم هنوز مدل هم انتخاب نکردم ذهنم حالا حالاها درگیره عزیزم فکر خوبیه یه نظر سنجی در مورد دغدغه زنانه خیلی عالی میشه شاید راه چاره ای برای ما هم شد تا اینقدر سختی نکشیم وخسته نشیم
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام خواهربابا من که میگم تو عروس فوق العاده ای هستیبذار یه پست بنویسم مگه یه کم حالمون بهتر بشه
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
25 آبان 93 4:04
خواهر جون بازم مدرسه ام دیر شد حالا چکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خواهر نمی دونم چم شده یه پست نوشتم خیلی دیر شد دوباره نتونستم به دوستان سر بزنم تنها به شما فقط اومدم بهت بگم دوستتون دارم بازم تا بعد ازم نخندیااااااااااا
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
فدات شم.ساعت کامنتو درست میبینم بازم شب زنده داری و کله سحری داشتیفداتم عزیزم.ایشا....سلامت باشی و روز خوبی داشته باشی
مامانه امیر صدرا
26 آبان 93 10:48
سلام بچه به این خوبی رنگ میکنه میگه میونه خوبی نداره پسرمن و ببینی اصلا رنگ کردن بلد نیست هر وقت میگم بیا نقاشی بکشیم دو تا خط میکشه و میگه خسته شدم
مامان ناهید
27 آبان 93 0:49
سلام خواهر جونم عزیزم تورو خدا یا اسم واقعیتو بهم بگو یا یه اسم مستعار که بشه صدات کرد خوب خوب چطورید خوبید خوشید ما اومدیم امشب با خودم قرار گذاشتم که هر طوری بشه به وب دوستان سر بزنم ولی تعداد پستهای ندیده خیلی زیاد من دوست دارم همه را مطالعه کنم تا ببینم به همه می رسم یانه خوشحالم که اومدم دوستتون دارم
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
عزیزمی ناهیدیاز این به بعد من صبا جونمتکرار کن صبـــــــــــــــاجون.خخخخخخخخخخخخ.لطف داری عزیزم
مامان ناهید
27 آبان 93 0:50
خوب حالا بگید ما از کدوم دسته ایم بی حوصله گرفتار یا مسافرت ویا تصمیم گرفتم ننویسم یا همه گزینه ؟؟؟؟؟؟؟
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
شما تکلیف داری و گرفتار گلم
مامان ناهید
27 آبان 93 0:52
خدایا این صدرایی با تکالیفش منو کشته قربونش برم خاله من اومدم ونمردم تکالیف نوشتنتو هم دیدم اهی بگردم
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
الهی ناهیدی جونم 100سال زنده باشی و سالم
مامان ناهید
27 آبان 93 0:54
افرین به صدرا جون وبزرگ تر خونه کیانا خانم که هوای داداششو داره خسته نباشی گلم
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
حالا دیگه صدرا هم از کیانا درس میپرسه....خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ.ما که یکی دوتا بزرگتر نداریم خونمونهمه اینجورین
مامان ناهید
27 آبان 93 0:58
کم کم علاقه پیدا می کنه عزیزم ببین شما باید براشون داستان تعریف کنید خوب جواب میده مثلآ برا هر شکلی یه داستان جذاب ورویایی تعریف کنید بعد بگید خوب صدرا جون حالا از این داستان چی فهمیدید دوست دارید تصوراتت از این داستان چه رنگی باشه دوست دارید چور نقاشی ورنگش کنی بعد یه جیغ وهورای بلند براش بکش وتشویق اونوقت می بینی چقدر با ذوق کارشو شروع می کنه الته بعدش بیشتر جیغ وهورا وتشویق که گلوت باد کنه
مامان ناهید
27 آبان 93 1:00
والا بچه مشکلی نداره من اینطور که دارم می بینم از رو علاقه شدید داره نقاشیهارا رنگ می کنه اونوقت شما مامان بد دارید چوبکاری می فرمایید فداش بشم خیلی هم قشنگ رنگ کرده خیلی هم خط خطیهاش پراز احساس ومعناست
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
آخه میدونی من کیانا رو دیدم احساس میکنم صدرا فقط خط خطیهممنونم از دقت شما
مامان ناهید
27 آبان 93 1:01
فدای هلیا چقدر هم به هم میان به سلامتی عزیزم سفرتون بی بلا انشالله تا دوما ه دیگه ببینیم چقدر بزرگتر شدید
مامان ناهید
27 آبان 93 1:02
واااااای هستی هم خیلی ناز نه انگار این دوتا بیشتر به هم میان چون هستی خوب کلاه سر صدرا گذاشته خخخخخخخخخخخخخخ فداشون
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
ای خواهر ما قراره ازدواج فامیلی نداشته باشیم.خخخخخخخخخخخخخخ
مامان ناهید
27 آبان 93 1:04
صدرا جون خامه را میگی صابون ؟ خوب راست میگه مثل صابونه قربونش با اون شیرین زبونی وشیرین کاریش خواهش می کنم عزیزم شما با حوصله این پست زیبا را گماشتید وما کیفشو بردیم موفق وپیروز باشید
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
قربونت برم ناهیدی.مرسی از انرژی که بهم دادی
مامان ناهید
27 آبان 93 1:06
راستی روح مرتضی پاشایی هم شاد خیلی ناراحت شدم واقعا خواننده محبوبی بود من عاشق خوانندگیش بودم صداش یه جورایی به آدم آرامش می داد خیلی حیف شد
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
منم آهنگهاشو خیلی دوست داشتم و دارم.حیفه به خدا امان از این سرطان وحشتناک
رنگارنگ
27 آبان 93 9:18
سلام به شما و خانواده ی محترم به به احسنت به این مهندس کوچولوی مسئولیت پذیر با این همه تکلیف موفق باشید . در ضمن منم اپم
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام و ممنونم از شما دوست عزیز.چشم میرسم خدمتتون
مامان ریحان
27 آبان 93 16:02
سلام عزیزم خوبی؟ گلهای نازنینت چطورن؟ مشکل نتم که حل شد سرماخوردگی اومده سراغمامیدوارم همیشه شاد باشید عزیزم ، آفرین به صدرایی که تکالیفشو حل میکنه هرچند که زیادنان شالله همیشه موفق باشه گل پسر
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام گلم.ممنونم که اومدی.بیشتر مواظب خودت باش عزیزم.
مامان ریحان
27 آبان 93 16:04
خدا رحمت کنه مرتضی پاشایی رو واقعا چقدر زود دیرمیشه کاش بیشترقدرهمو بدونیم و یادمون باشه که همه روزی خواهیم رفت
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
موافقم عزیزم.روحش شاد
مریم مامان آیدین
28 آبان 93 16:53
مرسی عزیزم ممنونم از محبتت دوستم
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
28 آبان 93 23:45
سلام صبا جان خوبید ؟ بالاخره از حالت خفگی دراومدم هربار که می خواستم صدات بزنم هی می گفتم خدایا این دختر چرا یه اسمی برا خودش نمی ذاره یه خفگی دیگه هم دارم اینکه من یه دوست دارم به اسم مامان وبابا بچه هاشون پارسا ویاسمن هست همش احساس می کنم شما دوست جونی هم هستید به خدا هربار که میام اینجا ویا میرم وب ایشون همهش دنبال کامنتاتون می گردم ولی بعد متوجه میشم هم لینکی نیستید بیاین با هم دوست بشین تا من از این خفگی مزمن هم دربیام چون احساس می کنم دوستیتون خیلی به هم میاد تا حالا برات پیش اومده که فکر کنی یه نفر با یه نفر دیگه نسبت نزدیک دارن ولی بعد که می بینی نیستن منم همن حسو دارم خوب برید جلو پیشنهاد دوستی بدید تا من راحتتر نفس بکشم
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
28 آبان 93 23:48
صبا جان ببخشید عزیزم بازم دیر اومدم آخه دیروز گرفتاریم خیلی بود شب همسری شیفتش بود خونه نبود گفتم خوب کمتر احساس دلتنگی کنم میام نت وقتی که بچه هارا خوابوندم بلند که شدم دیدم ساعت 4/45 دقیق هست دیگه خواب الود حوصله نت نداشتم امروز هم مشغول بشور بساب بودم شب بود که تمام کردم الان هم کمرم به شدت درد می کنه ولی به عشق شما دوستان اومدم
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
فدات شم عزیزمبابا ما مخلصیم دربست
مامان ناهید
29 آبان 93 15:49
سلام صباجان عجب ویروس بدی داره این اینترنت خدارحم کنه عزیزم کجایید نیتسد دلنگران شدیم امیدوارم که حالتون بهتره
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام ناهیدی جونم.بد نیستم ممنونم گفتم دلیل نبیدنمومهمون خواهر مهمونببخشید نگرانت کردم
مامان ریحان
30 آبان 93 11:47
سلام خواهری خوبی؟ روز جمعه ات بخیر، کجایی دوست جونی کم پیدایی
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام گلم.خوبم ممنونم.مهمون داشتم بعد از مدتهاسرم شلوغ بید.ممنونم از اینکه به یادم بودی
بابا و مامان
30 آبان 93 18:02
سلام عزیز دلم حتما عزیزم خیلیم خوشحال میشم دوستان ناهید عزیزم دوستان گل ما هم باشند خیلیم خوشحال میشم رفتم با سرعت لینگتون کنم بعدم برم مطالب دوستان ثبت کنم که حتما وقتی اپ هستید بیام زودی پیشتون
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام خانمی.منم شما رو لینک کردم عزیزم.خوشحال میشم با هم دوست بشیم
بابا و مامان
30 آبان 93 18:06
عزیزم فدای اقا پسر ناز و ابجی نازش
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
قربونت عزیزم.ایشا....خداوند بزرگ حافظ همه ی بچه ها باشهممنونم از حضورتون
مامان ناهید
3 آذر 93 9:42
سلام خانمی شما کجایید خبری نیست هنوز مهمان دارید نکنه باز ویروسی شدید قرار بود شنبه آپ کنید راستی من اینجا کامنت دوست خوبم مامان پارسا ویاسمن جونو می بینم اخیییییییییش نفسم آزاد شد خدا خیرتون بده با هم هم لینک شدید ممنون که درخواستمو قبول کردید زود بیا خواهر جان
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام ناهیدی جونم.ممنونم که به یادم بودی گلمعزیزم گفته بودم یه شنبه آپم.ولی دیروز نشد پستمو تکمیل کنم امروز درستیدمشخواهش میکنم عزیزم از آشنایی با ایشون خیلی خوشحالم
فایضه مامانه عسل
30 آذر 93 20:36
سلام خوبین ؟ کیانا جان و صدرا جان خوبن ؟؟؟ یلداتون مبارک باشه ... شیرین عسلای نازو از طرفم ببوسید... مامان کیانا و صدرا جان به رای شما برای جشنواره نی نی وبلاگ نیاز دارم...... عکس کاردستی دخترم توی وبم هست برای رای دادن بهش.... لطفا و خواهشا عدد 4 رو به شماره 1000891010 اس کنین تا شانسمون برای برنده شدن بیشتر شه ممنون....