صدرا جون صدرا جون، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره
کیانا جونکیانا جون، تا این لحظه: 19 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره

آبی آسمان من..فرزندانم

مامان یه مامان شاغل و عاشق بچه ها

خدا!!!!!!!!!!!

1393/2/23 12:38
473 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستان گلم.نمیخوام این روز عیدی ناراحتتون کنم.امیدوارم امروز به وبم سر نزنین.حالم خراب شد... نیم ساعت پیش که زنگ زدم تا به یکی از آشنایان نزدیک تولد پسر کوچولوشو(نی نی دوم) که دوروز پیش ولی زودتر از موعد مقرر به دنیا اومده بود رو تبریک بگم.......با برداشتن گوشی توسط دایی نوزاد همه چی دستگیرم شد...نی نی کوچولوی ما زمینی نموند و بعد از دوروز از پیش مامان و بابای مهربونش پر کشید و رفت....خیلی ناراحتم. حال این مامان مهربونو درک میکنم که با تحمل درد زایمان طبیعی، نی نی رو  به دنیا آورد و  از نزدیک دیدش ولی نتونست بهش شیر بده...نتونست بغلش کنه و از بوی تنش سر مست بشه...نتونست لباسهاییو که براش با عشق و علاقه خریده بود تنش کنه...نتونست ....نتونست....عزیزم از صمیم قلب بهت تسلیت میگم و امیدوارم خدای بزرگ و توانا تحمل این درد جانکاه رو بهت عطا کنه.اما نی نی کوچولو! کاش میموندی و اینقدر زود بی وفا نمیشدی.گل خاله چطوری دلت اومد روز پدر از پیش بابایی بری؟؟ چطوری دلت اومد مامانو تنها بذاری؟؟همه منتظر بودیم ببینیمت..برات کادو بیاریم...پسری جونم!حالا که رفتی میدونی مامان بزرگ و بابا بزرگ با شنیدن این خبر چه حالی میشن؟؟؟؟عزیزم کاش میموندی...کاش میموندی...خدایا!!!کمکشون کن...به هردوشون تحمل و صبر عطا کن...کمکشون کن....

مادر.....

پسندها (2)

نظرات (35)

مــن و آوايي قــلــمــبــه
23 اردیبهشت 93 15:23
سلام خواهر رمز كپي پيست كردن كه اصلاً با گوشيم جواب نميده .... فقط دستي وارد كردن اوتي بيد
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
مگه هنوز مشکل نت حل نشده؟؟؟
مــن و آوايي قــلــمــبــه
23 اردیبهشت 93 15:26
الاهي بميرم برا مادرش واي چه سخت ... اين سخت ترين امتحانه .... قربون خدا برم
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
خئا نکنه عزیزم...خیلی سخت....خیلی خیلی سخت...
مــن و آوايي قــلــمــبــه
23 اردیبهشت 93 15:28
اين روز رو به پدر و همسر محترمت تبريك ميگم خواهري .... انشالله سايشون تا ابد بالاي سرتون مستدام باشه
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
ممنونم عزیزم
مهرتابان
23 اردیبهشت 93 19:08
سلام عزیزم واقعا ناراحت شدم ،خدا بهشون صبر یده
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام گلم.آره خدایی خیلی سخته...دیشب که این مامان داغدارو دیدم انگار سنگینی کوه رو پشتش بود....خدا کمکش کنه و صبورتر بشه
مهرتابان
23 اردیبهشت 93 19:10
مشاعره داشتیم .... با ت .... تو نسیم خوش نفسی ، من کویر خار و خسم گر به فریادم نرسی ، من چو مرغی در قفسم تو با منی اما من از خودم دورم چو قطره از دریا ، من از تو مهجورم
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
وای ممنونم عزیزم.این شعرو واقعا دوست دارم
مامان ریحان
23 اردیبهشت 93 20:23
آخی بنده خدا چقد واسش ناراحت شدم ان شالله که خدا صبرش بده
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
ممنونم عزیزم انشاءا...
مامان ریحان
23 اردیبهشت 93 20:28
مامان ریحان
24 اردیبهشت 93 8:48
سلام و صبح بخیر کم کم دارم سحر خیز میشم ها البته اثرات خونه پدری هست
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام.الان میخواستم بیام پیشت گفتم حتما خوابی
مــن و آوايي قــلــمــبــه
24 اردیبهشت 93 15:23
اول از همه سلام ..... بعدنش مرسي كه رمز و به خاطر ما عوض كردي خواهر جوني
مــن و آوايي قــلــمــبــه
24 اردیبهشت 93 15:24
اقا چون نوشته بودي قبلي حذف ميشه ما اينجا مي كامنتيم .... خخخخ
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
نه خواهری تغییرش میدم.کامنتای گلتم بردم اونجا
مــن و آوايي قــلــمــبــه
24 اردیبهشت 93 15:27
تو هموني كه من ميخواستم ... خخخخخخ .... تحفه هم هستي خيلي دلتم بخوادددددد
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
مــن و آوايي قــلــمــبــه
24 اردیبهشت 93 19:28
اكشالي نداره هر بلايي دوست داري سر كامنتاي من بيار خواهر مختاري
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
قربونت برم خواهری
مهرتابان
24 اردیبهشت 93 19:54
سلام خوبی؟عجب شعری فرستادی خواهر و اما من با ت میام از یک شاعر درد کشیده تو که هر روز می پوشی یه مانتو اینقدر از ما نگیر تو امتحـــــــان رو
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
ای دست این شاعر درد نکنهراستی خودمونیم مگه شما هر روز از اول تا آخر سال با یه مانتو میری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مهرتابان
24 اردیبهشت 93 20:01
عزیزم برای اون موضوعی که گفته بودی. اولا خودت ماشاالله کارشناسی و وارد دوما کیانا هنوز سال سوم باید باشه هنوز خیلی درساشون سنگین نیست معمولا بچه های باهوش همون سر کلاس کل مطلب رو می گیرند و دیگه نیازی نمی بینند که تو خونه هم درس بخونند خب حق دارند مطلبی رو که بلدند چند بار بخونن. اما شما می تونی براش یک کتاب کار عالی که سطحش از کتاب های درسی خیلی بالاتره بگیری و بذاری هر روز یه قسمتی رو حل کنه. بعدشم بذار سال ششم بیاد پیش من کاری می کنم خودت کتاب رو از دستش بکنی بندازی دور
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
ممنونم عزیزکم.خب تا حدی آره سر کلاس میگیرن ولی علومو مثلا بعضی مباحثو حس میکنم خوب نگرفته...میدونین چون کتاب سنگینه و معلم بنده خدا چطوری سطحو بیاره پایین تا بچه بهتر بفهمه؟؟؟مخصوصا اینا که سال اول کتاب جدیدانواما در مورد کتاب، 2000آزمون برتر براش گرفتم که دو روز حل کرده باز گذاشته کنار و همون کتاب داستانهاشو میخونه...عجیب علاقه مند کتاب داستانهباشه میگی تا بیرجند خیلی دورنیست مسیرمون؟؟؟سرویسهای در خراب به دردمون میخوره
مامان ریحان
24 اردیبهشت 93 20:38
می بینم که قالب عوض شده بید، قالب جدید مبارک قشنگه
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
آره خواهر... تو قسمت پرسش و پاسخ یه سر بزن...قالباش خوبه
مامان ریحان
24 اردیبهشت 93 20:43
دخترهامون شبیه هم بیددخترهای قالبو میگمراستی تازگیها دلم دو قلو کشیدهمی بینی رفیق بیکاریم زیاد شده چه چیزا دلم میخواد
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
خب بده مگه؟؟؟میگم این دخملو کجا دیدم؟؟بابا آلزایمرم به خدانه گلم خیلی هم خوبه دوقلو یعنی دو برابر بیشتر پوشک عوض میکنی خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
مامان ریحان
24 اردیبهشت 93 21:12
خیلی هم عالیهمنم مثل تو یه دختر یه پسر میخوام نمی تونم از هیچ کدومشون بگذرمراستی حالا از هزینه پوشک بگذریم که نمیشه دیگه وقت نمی کنم بیام سایت ها گفته باشم
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
آره دیگه اینو خوب اومدی...خب فقط ما میایم
مهرتابان
24 اردیبهشت 93 23:53
سلام عزیزم اوووووووووووهوک پس ماجرای در سرویسمون همه جا پخش شده؟ از دست این ریحانه جریان مانتو که ماجرایی شده برام خواهر
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام خانمی.نه بابا من از کامنتهای خودتون فهمیدم...اونجایی که به چپ پیچیده بود تا در بسته بشهآقا باید عکس مانتوهاتو بذاری تا باور کنیم چند تا داری
خواهرفرناز
25 اردیبهشت 93 1:40
خصوصی دارین ِزیبای من بیچاره مامانش اگه سزاری میشد زنده نمیموند؟ علت مرک نوزادجی بود؟بیماری یا کم کاری یاکمبود امکانات بیمارستان؟
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
خوندمش عزیزمنه عزیزم.مشکل اصلی زود رس بودن نوزاد و بعدی هم میشه گفت مشکلات بیمارستان
آجی مهربـــــــــــان
25 اردیبهشت 93 9:26
اوا خواهر نخند نخند دیگه نخند خصوصی دارین بانو سرزمین پارس
مامانی
25 اردیبهشت 93 10:02
خدا بهشون صبر بده و ان شاء الله بزودی یک کوچولوی دیگه بیاد و جای نبودشو پر کنه اما خداییش خیییییییییییییییلیییییییی سخته خدا بهشون توانایی فراموش کردنشو عطا کنه
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
ممنونم عزیزم.انشاءا...
مامان ریحان
25 اردیبهشت 93 19:44
سلام دوست جونی شما خوبید؟
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام گلم
مامان ریحان
26 اردیبهشت 93 9:09
صبح جمعه ات بخیر دوست جونیم حالت باید خوب باشه ها گفته باشمراستش منم سعی می کنم خوب باشم امروز از اون جمعه دلگیرهاست واسه من اما سعی می کنم لبحند بزنم چون دوست جونیم ازم خواسته خوب باشم و لبخند بزنم ببین دارم می خندم
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
ممنونم عزیزم.آفرین که به حرف دوستت گوش میکنیمنم همه ی تلاشمو میکنمفعلا بای بای
مامان امیرعلی
26 اردیبهشت 93 10:07
سلام عزیزم ممنون از راهنمایی ات توی پرسش و پاسخ
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام گلم.خواهش میکنم.امیدوارم بتونم کمکی کرده باشم
مهرتابان
26 اردیبهشت 93 13:43
سلام خواهر خوبم شکر... شما خوبی؟خانواده خوبن؟ عجب عشقولانه اومدی! حالا با ی یک ، یک دوستي داشتم دو، دوستش مي داشتم سه، سپاس گزارم چار، چاره ندارم پنج، پنجه ي آفتاب شيش، شيشه ي عمرم بقیه شعر رو یادم رفتهههههههههههه خخخخخخخخخخخخ
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
خب باز رفتیم رو شعرهای من در آوردیبا م....من که دیدم همه ی مانتوهایت نمیدونم چرا ست نبودند با کفشهایت
مــن و آوايي قــلــمــبــه
26 اردیبهشت 93 14:01
سلام خواهر جوني ... ظهر جمعه ات به خير ... حسابي در استراحتي ها .... اميدوارم در كنار خانواده شاد و سلامت باشين .....
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام خواهری.ممنونم.نه بابا دارم باقالی پاک میکنم
مــن و آوايي قــلــمــبــه
26 اردیبهشت 93 14:13
والله خواهر بايد بگم همسري كار و تعطيل كنه بياد مديريت وب رو بگيره تو دستش... فكر كن روزي كه عكس همسري رو گذاشتم وب ام رفته جزو پر بازديد ها .... حالا بعداً عكسش و ميزارم ... خخخ
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
واقعا!!!!!چی میگی؟؟؟پس منم برم عکس همه ی فامیلو بذارم و بعدم تو پرسش و پاسخ یه اطلاعیه بدم بعدم بترکونم
مهرتابان
26 اردیبهشت 93 14:18
در یک آپ کاملا خصوصی با تک تک مانتوها عکس میگیرم تا ببینید و باور کنید.خخخخخخخخخخخخخخ البته منظور شاعر درد کشیده این بوده : تو که هر یک مــــــــــــــــــــاه میپوشی یه مانتو اینقدر از ما نگیر تو امتحـــــــــــــــــــــــــــــــان رو
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
بابا ما قبول داریم.حالا ما معلمای مدارس دولتی همه ی سال با یه مانتو بریم عیب نداره ولی شما سمائی ها که نمیشه خواهر خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
مــن و آوايي قــلــمــبــه
26 اردیبهشت 93 15:13
خواهر جون از عمد تائيد نميكنم ... اخه دور از جون تو و دوستاي خوب يه سري از خواننده ها زحمت خوندن پست ام رو به خودشون نميدن بعد از رو نظر دوستان برام نظر ميزارن ... خوب چه كاريه مگه واجبه نظر بزارن والله .... اينجوري دريافتم كه خيلي از دوستا اصلاً رمزم رو يادشون رفته اون موقع كه نظرات رمزي نبود كامنت ميزاشتن اما الان كه رمزي شده ديگه نيامدن برام كامنت بزارن .... خخخخخ
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
عجبا چه کفش جالبی کردی لی لی جونعزیزم مهم به یاد هم بودنه حالا دیگه تایید نمیکنی و مدلت جدید شده و خیلی با حالی
مامان ریحان
26 اردیبهشت 93 17:03
خسته نباشی خانم خونه دار بیام کمک
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
مرسی باور کن بدم میاد از همین کارها بچم صدرا هم پاک میکرده حالا بعد مدرکشو میذارم.خخخخخخخخخخخ
مهرتابان
26 اردیبهشت 93 17:27
ولی اون قبلی من درآوردی نبوداااااا تو که دیدی همه ی مانتوهایم میگی ست نیستد با کفشهام چرا کامنت میدی و می نویسی میگی اون مانتوهات رو باور ندارم؟ با میممممممممممممممممممممم
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
آفرین خوب بیدبازم..... میم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟فکر کنم مینویسم
مهرتابان
26 اردیبهشت 93 17:28
سلام من امروز دو تا کامنت فرستادم نیامده آیا؟
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
عزیزمهر چی اومده تایید کردم
مامان ریحان
26 اردیبهشت 93 17:41
عکس های صدرایی رو حتما زود زود بذار که دلم واسش تنگیده یادم باشه سری بعد کلی سبزی بخرم بهت بگم بیای کمک
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
چشم عزیزم.نه به خدا
مهرتابان
27 اردیبهشت 93 14:39
سلام خوبی خواهر؟ کامنتام نمی رسه یا شما تاییدش نمی کنی؟ من کلی کامنت فرستادم کوووووووووووووش
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
سلام خواهربه خدا تایید کردم
مامی کیانا
28 اردیبهشت 93 12:30
مامان کیانا و صدرا
پاسخ
بخند خانمیمیشه مطمئن باش