بارون بهاری +تگـــــــــــــــــــــــــرگ
سلام دوستان خوب و مهربونم.امید که پایان هفته ی خوب و خوشی در انتظارتون باشه و روز زن و مادر رو از صمیم قلب بهتون تبریک میگم.(روز خودمون مبـــــــــــــــــارک)صدرا جون ما که هنوز خوابه و کیانا خانم هم که پنج شنبه ها نیز مدرسه میره...منم که پای نت جان و وب جان نشسته ام. واما (صدرا بیدار شد و کار منو خراب کرد!!!)خب و اما دو روز پیش عصر در حالیکه من مدرسه بودم و بچه ها اومده بودن دنبالم،حدود ساعت 5، یه دفعه صدای رعد و برقهای آن چنانی بلند شد و بعد از چند دقیقه رگبار شدید و ریزش تگرگ شروع شد به طوریکه همه سر جاشون میخکوب شده بودن و طفلی دانش آموزان که همزمان زنگشون خورد حتی تا رسیدن به سرویس خیس آب شدن.ما هم که جرات نداشتیم بریم دم در چون میترسیدیم کله مون بشکنه..باور کنین بد تگرگی بود...ها بد...خلاصه یه ربعی طول کشید که آروم شد و من و بچه ها با دو خودمونو رسوندیم و سوار ماشین شدیم.اما مناظر قشنگی از جمله رنگین کمون بزرگی به وجود اومد که البته در عکسهای من خیلی واضح نیست ولی دیدنش برای شما دوستان هم خالی از لطف نیست.فقط خدا کنه خیلی درختهای میوه رو داغون نکرده باشه این گلوله های یخی....خوش باشید دوستان عزیزم.بفرمایید و لذت ببرید از دیدن مناظر کاملا طبیعی.....
این دوتا عکس رنگین کمونی رو من از توی ماشین و در حال تکون خوردن گرفتم.اما یه مدرک و شاهده دیگه...مگه نه!!!!!!!