صدرا جون صدرا جون، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره
کیانا جونکیانا جون، تا این لحظه: 19 سال و 6 ماه و 27 روز سن داره

آبی آسمان من..فرزندانم

مامان یه مامان شاغل و عاشق بچه ها

خواب معصومانه

دوست جونیهای من سلام.امروز میخوام فقط یه عکس بذارم و برم.عکسی از یک خواب عمیق و آروم بچگانه عکسی که نشون میده چقدر رویاهای کودکیمون قشنگ بودن و چقدر آروم و زود به خواب میرفتیم و چقدر دور شدیم از اون روزها!!!روزهایی که سرمون به بالش رسیده و نرسیده،گوشه ی اتاق،روی پای مامان یا بابا،روی موتور یا دوچرخه،بی دغدغه و راحت میخوابیدیم... اما حالا از وقتی که سرمونو روی بالشمون میذاریم تا موقعی که بالاخره خوابمون میگیره به چه چیزهایی که فکر نمیکنیم و چه دلهره هایی که نداریم!!!!!!دوستان کجاست بچگیهامون؟؟؟یادش بخیر....یادش بخیر....فقط حواسمون باشه بچه های ما هم دارن بزرگ و بزرگتر میشن و از بچگیهاشون دورتر و دورتر....پس بیاین بیشتر هواشونو داشته باشیم تا ...
1 مرداد 1393

پسرم....

سلام به دوستان عزیزم.سلام به آقا پسر و دختر خانم مامان.این پستو میخوام اختصاص بدم به عکسهایی که جامونده و دوست دارم که یادگار بمونه.عکسهایی از کودکیهای پسری جون که روز به روز داره از دنیای بچگی فاصله میگیره و بزرگتر میشه.پسر مامان امیدوارم روزهای خوب و خوشی در انتظارت باشه...روزهایی که آرامش داشته باشی و در امنیت باشی...روزهایی که بتونی هیجانات خودتو کنترل کنی و دست به کارهای خطرناک نزنی...روزهایی که موفق باشی و شاد...این آرزوی قلبیه منه واسه همه ی بچه های این کره ی خاکی...واسه بچه هایی که این روزها نمیدونن از ترس تانک و بمب و موشک به کجا پناه ببرن...برای بچه هایی که این روزها گرسنه هستند و از شدت ضعف چشماشون باز نمیشه...آره پسرم بزرگتر که ب...
31 تير 1393

مادر.....

مادر بودن سخت ترین و پرمشقت ترین کار دنیا است چرا  که تا آخر عمر هم بازنشستگی ندارد و تنها حقوقی که بابت آن طلب می شود اندکی عشق است، مادرم تو را عاشقانه دوست دارم و با تمام وجودم به تو عشق می ورزم آن هنگام که مادرت پیرتر میشود؛ و چشمهای گرانبها و با ایمان او، زندگی را آنگونه که [زمانی میدید ] نمیبینند؛ زمانیکه پاهایش فرسوده میگردند، و برای گام برداشتن نمیتوانند او را یاری دهند؛ در آن هنگام بازوانت را برای یاری او به کار گیر، با خوشی و سرمستی از او نگاهبانی کن، زمانی که اندوهگین است، بر توست که تا آخرین گام او را همراهی...
30 فروردين 1393

بهترین ها....

سرچ کردم عکس با موضوع شادی و آرامش یه چیزهایی باز شد...ولی من اینو انتخاب کردم.شاید خیلی دیده باشینش ولی اینبار بیاین همه مون عمیق تر نیگاه کنیم...عمیق تر.. ای دل غم این جهان فرسوده مخور                          بیهوده نه ای غمان بیهوده مخور چون بوده،گذشت و نیست نابوده پدید                      خوش باش و غم بوده و نابوده مخور ...
24 فروردين 1393

چندتا؟؟؟؟

سلام و صد سلام به دوستان گل و مهربونم.این روزها کار خاصی غیر از مدرسه رفتن و خرید برای بچه ها انجام نمیدم.البته قصد انجام کارهایی مثل خونه تکونی؛ نه خود خونه تکونی دارم اما باید حس و حالش کامل ایجاد بشه تا منم یه دفعه انرژی دار بشم و فرفره ای کار کنم.با این وجود مدتیه پست جدیدی نذاشتم.سوژه داشتم اما درگیر بودم و فرصت نشده و فقط به دوستان خوبم سر زدم و دیدم خیلیها فعلا حوصله ی گذاشتن پست جدیدو ندارن و با کارهای عید مشغولن.امیدوارم همه ی شما دوست جونیا خوب و سلامت و شاد باشید و سال خوب و خوشی پیش رو داشته باشین.انشا....واما صدرای مامان این عکستو خیلی دوست دارم چون نشون دهنده اوج قهر و عصبانیت جنابعالی هستش و تا به حال شکار اینطوری نداشتم.حالا...
14 اسفند 1392

درهم برهم

سلام و صد سلام به همه دوستان گلم.اول از همه ازتون میخوام برای شفای همه ی بیماران چه کوچیک و چه بزرگ یک صلوات بفرستین...ممنونم از همه تون و دوستون دارم خیلی زییییاد.اما غرض از گذاشتن این پست:تازگی که چه عرض کنم مدتهاست که ما مامان و باباها فهمیدیم که بچه هامون چقدر با بچگیهای ما فرق دارن و انگار که از یک کره ی دیگه اومدن...خودتونم دیدین دیگه!!!چند روز پیش روی صفحه مانیتور ما سر و کله ی آدرس یه سایت پیدا شد..من و صدرا با هم جلوی سیستم نشسته بودیم که گفتم:اااصدرا این دیگه چی نوشته؟بچمم در کمال خونسردی گفت:مگه نمیدونی مامان!!این جانوشته (دبلو دبلو دات داک برس داک دات کام) حالا من نمیدونم برس (با کسر ب و ر ساکن) یعنی چی؟؟؟؟؟اما بچم بلده انگلیس...
24 بهمن 1392

زمین ما.....

سلام دوست های دوست داشتنیم این عکسو تو یکی از سایتها دیدم،خوشم اومد و براتون گذاشتم.ببینین ما چی به روز این زمین بدبخت آوردیم بیخود نیست قات زده و یه جا سه متر برف میاد و یه جا یک سانتی متر.جدا میگم....وای به حال آیندگان....طفلی بچه های بچه های ما بیاین بیشتر به فکر زمینمون باشیم ...
16 بهمن 1392

ماشین وحشتناک....

سلام و صد سلام به همه....دوستان گلم ،خوانندگانی که ردپایی از خودتون به جا نمیذارین و کیانا خانم و صدرا جون.امید که همه شاد و سلامت باشید و در این روزهای سرد و یخبندان،دلهاتون از گرمای مهر و محبت به هم گرم و آروم و شاد باشه واما صدرای مامان که هنوز هم تک سرفه هایی از دوره ی بیماریت همراهته و منم درگیر این گلودرد خیر ندیده و گرفتگی صدا هستم،میدونی چقدر از بازیهای خلاقانه ات که همراه با کلی ریخت و پاشه خوشم میاد؟؟؟؟؟چند روز پیش با دیدن میز کوچولوی چوبی که مال قدیماست و الان بلا استفاده مونده گفتی میخوام ماشین درست کنم!!!و این ماشین شما حداقل یک تا دوساعت از وقتتو میگیره و در این مدت غیر از وقتایی که عصبانی میشی که چرا ماشینت درست واینمیسته.......
16 بهمن 1392