صدرا جون صدرا جون، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 24 روز سن داره
کیانا جونکیانا جون، تا این لحظه: 19 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره

آبی آسمان من..فرزندانم

مامان یه مامان شاغل و عاشق بچه ها

دل....

به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید....مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من!!!گاهی دل آدمها میگیرد...خودشان هم نمیدانند چرا و برای چه؟؟؟ولی دلشان میگیرد و حرفها در گلویشان باقی میماند و تبدبل میشود به بغضی سنگین که با درد آن را فرو میدهند و خاموشش میکنند.من یک مادرم و از همین حالا دلم میگیرد و میترسم وقتی که به آینده ی فرزندانم فکر میکنم.دلم میگیرد وقتی که فکر میکنم شاید روزی بیاید که من نباشم و آنها هنوز کوچک باشند و به من نیازمند.دلم میگیرد وقتی که فکر میکنم شاید برای آنها اتفاقی بیفتد و من هیچ کاری نتوانم بکنم.دچار وسواس فکری شده ام و افکار پریشان.نمیدانم شاید تقصیر وضعیت آب و هوا هم باشد یا همین ابری بودن دل آسمان.خدایا فقط میت...
2 اسفند 1393

بیلان صدرا!!!

سلام و صد سلام به دوستان خوب و مهربونم یه سلام مخصوص هم به خونواده ی خوشگلم خب دوست جونیها یادتونه تو پست گوناگون گفتم باید برم جلسه ی اولیا و مربیان مهد صدرا؟؟؟؟خب هیچی دیگه رفتم بله خواهرا!!!ما اونروز که دقیقا نمیدونم چند شنبه بود...فک کنم یکشنبه...آره بعد از اینکه از مدرسه اومدم و یه نهاری خوردیم خسته و خواب آلود راهی مهد صدرایی شدم تا ببینم پسرکم این چند ماهه چیکار کرده راستش من دیرتر رفتم چون دفعه ی قبل خیلی طول کشید تا جلسه شروع شد منم این بار دیر رفتم و وقتی رسیدم تقریبا صحبتهای مدیریت محترم مهد تموم شده بود و باز رسیده بودن به بحث شیرین شهریه یه خانمی هم اومده بود و کلی راجع به لگو بازی و تاثیرات لگو بر هوش و تمرکز بچه ها صحبت کرد.ا...
22 بهمن 1393

گوناگون....

سلام و صد سلام به دوستان خوب و عزیز خودم و سلام به دخملی و پسری دوستان خوبم، شما مثل برگ گلین.لطیف و دوست داشتنی و زیبا و دلنشین امیدوارم که همه ی شما خوبان در پناه یکتا خالق توانا همواره سلامت و شاداب و دلارام باشید و اما میدونین که در این یکماهه یعنی از اواسط دیماه تقریبا، من گرفتار سرماخوردگی بچه ها شدم که خوشبختانه گوش شیطون کر صدرا زودتر خوب شد و یک هفته بیشتر طول نکشید ولی سرفه ها و گاه سردردهای کیانایی همچنان ادامه داره و واقعا موندم دیگه دست به دامن کدوم ماده دارویی اعم از گیاهی و شیمیای بشم البته این حالت بیماری کیانا برام موضوع جدیدی نیست حداقل سالی یه بار گل دخملمون اینطوری میشه و بلاخره خوب میشه حالا امسال هم من باید منتظر اون...
11 بهمن 1393

زمیـــن!!!!

و اما سلام و وقت بخیر چطورین؟میبینم که بد زمونه ای شده خواهرا!!!از خوانندگان خاموش که کلا بگذریم دوستان چراغ روشن هم فقط اگه پست جدید بذاری میان و حرفها و کامنتها رد و بدل میشه ولی وای به روزی که پست نذاری هیشکی یادش نمیاد که تو هم هستی و اینجا میشه خلوتگه یار بگذریم این روزها حال و حوصله ی درست درمون ندارم و خواستم سر شما طفلیها خالی کنم و اما خیلی نگران بحران کم آبی هستم و این خشکی هوا در سردترین ماه سال به شدت آزارم میده و واقعا نگرانم میکنه یاد قدیما میفتم که چنان برف میبارید که وقتی پشت بومها رو پارو میکردن و برفها رو میریختن وسط حیاط یا تو کوچه ها یه سر سره ی حسابی واسمون درست میشد و تا چند هفته هم سر پا بود و کم کم آب میشد و وای که چ...
8 بهمن 1393

این چند روز....

سلام دوستان خوبم و وقتتون بخیر امید که همه شاداب و تندرست باشید و موفق دوستان گلم تقریبا از یک هفته پیش درگیر سرماخوردگی بچه ها شدم و از اون جایی که خودم یه پا دکترم تلاش نمودم که بیماریشان را بهبود ببخشم و میتوان گفت تا حدی موفق هم بودم بله دوستان از چهارشنبه شب چشمان پسری چنان قرمز شد که باور کردنی نبود و مدام ترشح داشت به طوریکه چشمش به سختی باز میشد.کیانا هم سرفه های وحشتناک و هر دو یه مقداری تب.آبریزش بینی هم که دیگر بماند.خلاصه با استفاده از بخور و کتوتیفن و برونسبان و استامینوفن و در مورد کیانا 12 ساعتی کپسول سیفیکسیم البته فقط دو روز بیماری کنترل شد.اما کیانا کم و بیش سرفه هایی دارد که این یادگار هر ساله است و با این هوای متاسفانه ...
29 دی 1393

تقارن چهار ها....

سلام به شما دوستان خوبم.راستش چند روز پیش دوست گلم مریم جون مامی آیدین خان به مناسبت تقارن سه ها برای پسری پست مخصوص گذاشته بودند.منم همون روز رفتم وب صدرا و با دقت روز شمارو دیدم و متوجه شدم بعله پسری ما هم در حال نزدیک شدن به تقارن چهار هاست...این شد که با تقلب از وب مریمی تصمیم گرفتم منم یه پست بذارم.مریم جونم ممنونم پس با هم میریم به استقبال از 4 سال و 4 ماه و 4 روزگی پسرم پسرم،پسرک 4 ساله و دوست داشتنی من!زمانی که برای اولین بار و بعد از رفتن به سونو فهمیدم پسر هستی،احساسی گنگ و نامفهوم وجودمو در برگرفت.احساسی آمیخته با ترس.با به دنیا آمدن کیانا ،مادر شده بودم اما مادر کودکی از جنس خودم.اطرافم شاهد پسر دار شدن خیلی از...
22 دی 1393

بهونه!!!!!

سلام و صد سلام در این هوای سرد و سوزناک زمستونی به شما دوستان خوب و مهربونم سلام کیانا خانم و صدرا جون هوا واقعا سرده اما  متاسفانه خبری از برف و بارون نیست و این خیلی دردناک و ترسناکه خدا کنه بارون بیاد و زمین تشنه سیراب بشه...خدا کنه و اما صدرا جون میخوام باهات کمی جدی حرف بزنم و بهت هشدار بدم چند روزی هست که جنابعالی شروع کردی به بهانه گیریهایی کاملا متفاوت و اعصاب داغون کن هر روز عصر که از خواب بیدار میشی یه حالی از من بیچاره میگیری که نگو و نپرس!!!!نمونه های عینی و صادق:هفته ی پیش فک کنم دوشنبه بود که  از خواب بیدار شدی و فرمودی:من آبشار میخوام منم اینجوری آبشار چیه پسر جان؟؟با گریه و اخم و تخم به بنده فهموندید که منظورتون ت...
20 دی 1393