صدرا جون صدرا جون، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره
کیانا جونکیانا جون، تا این لحظه: 19 سال و 6 ماه و 27 روز سن داره

آبی آسمان من..فرزندانم

مامان یه مامان شاغل و عاشق بچه ها

سلامی به زیبایی تقارن دهها!!!!

سلام به دوستان خوبم.امیدوارم حال همه تون خوب و خوش باشه و روزهایی شاد و پر از لحظات خوب در انتظارتون راستش چند روز پیش دخترم با دیدن روزشمار بالای وب با خوشحالی صدام زد و گفت:مامان!!!یه اتفاق خوب داره برام میفته!!!منم گفتم چی؟گفت چند روز دیگه من 10 سال و 10 ماه و 10 روزم میشه چون قبلا تقارن 4 ها رو برای صدرا نوشته بودم توجه به این نکته برای دخملی مهم شده بود.میدونین دیگه و حالا من از تقارن دهها مینویسم.... دخترم!کیانای خانم و دوست داشتنی من امروز 10 سال و 10 ماه و 10روز از تولد تو میگذرد.تقارن دهگانه ات مبارکت باد عزیزم بارها به تو گفته ام که من با تو مادر شدم و حس مادری را برای اولین بار با در آغوش گرفتن تو تجربه کردم.حس مادری و نگرا...
20 مرداد 1394

پسرک پرحاشیه....

سلام به همه.سلامی گرم و دوستانه به تو به خودم و به شما دو فرزندم.شمایی که پاره ای از وجودم هستید و خواهید بود.و اما امروز دوست دارم به این رخوت و تنبلی که چند وقتیه حس و حالمو گرفته غلبه کنم و یه پست پر و پیمون بذارم.البته خودمم دقیق نمیدونم چی میخوام بنویسم ولی خب شروع میکنیم و امیدوارم خوب از کار در بیاد و لیکن!!!!چرا عنوان پست شد پسر پر حاشیه!!؟؟؟صدرا جون،پسر خوب مامان خداییش تو جدیدا خیلی خیلی خیلی حاشیه دار شدی ننه جان!!!روز به روز بزرگتر میشی و من کاملا تفاوتهای امروز و دیروزتو حس میکنم.انتظار نداری که باهات بدرفتاری داشته باشم و اگر در برابر خواسته های الکی و بهانه های بیخودت دعوات کنم و عصبانی بشم از کاه کوه میسازی و میذاری کف دست...
3 مرداد 1394

برای کیانا جون!!!

سلام مجدد به دوستان خوبم.خواهرای گلم عرض کنم به خدمتتون که دخمل من،کیانایی از دو سال پیش یعنی سه ماهی زودتر از ما وارد دنیای وبلاگ نویسی شد.وبلاگ اولش رنگین کمان من بود که متاسفانه بعد از گذشت یک سال از فعالیتش به دلیل نامعلومی حذف شد که قبلا هم شرحشو براتون نوشتم.وبلاگ دیگه ای هم داره به نام دلنوشته هایی به رنگ ادبیات که خوشبختانه هنوز پابرجاست و حذف نشده ولی در نقل و انتقالات و به روز رسانیهای بلاگفا وبلاگی که بعد از رنگین کمان من ساخت هم حذف شد.این شد که بچم دچار یاس فلسفی شد و برای آخرین بار اقدام به ساخت وبلاگ رویای من کرد.که ایشا....این دیگه حذف نشه...وحالا از شما دوستان گلم دعوت میکنم اگه دوست داشتین و فرصتی براتو...
18 تير 1394

گاهی یک هفته هم یک عمرمیشود....

سلام....سلامی گرم و دوستانه به تک تک دوستان خوب و مهربونم.طاعات و عباداتتون قبول درگاه حق امیدوارم حال همه تون خوب باشه و روزهایی سرشار از آرامش و سلامتی داشته باشید.سلام دوم همیشگی منم برای کیانا خانم و آقا صدراست.بچه های گلم،ایشا....شما هم در پناه حق روزهایی سرشار از موفقیت و سعادت و سلامتی پیش رو داشته باشید. و اما....واقعا هم گاهی یک هفته هم به اندازه ی یک عمر برای آدم میگذره...البته هفته هایی از جنس بیماری...متاسفانه دقیقا شب یکشنبه ی پیش پسری در خواب ناآرام بود و چندین بار ناله کرد و خلاصه خواب خوبی نداشت.صبح یکشنبه چون هوا خیلی گرم بود و صدرا هم علامت خاصی نداشت دکتر نبردمش و موکول کردم به بعدازظهر.خلاصه عصر همراه کیانا و صدرا رفتیم...
18 تير 1394

بلا به دور...

سلام به دوستان عزیز و مهربونم سلام کیانا جون و صدرا جون خب چه خبرا؟خوب و خوش و سلامتید؟دقت کردین تقریبا از چند ماه پیش حضور خیلیها در نی نی وبلاگ کمرنگ و کمرنگ شده.....فک میکنید دلیلش چی میتونه باشه؟؟؟مشغله ی کاری؟وقت گذاشتن بیشتر با بچه ها؟کم بودن سرعت اینترنت و مشکل در آپلود عکسها؟یا مشغول شدن خیلی از مامانا به شبکه های مجازی و وقت گذرونی راحت تر در اونجا؟؟؟به هر حال در مورد ما هم خیلی از این دلایل هم صدق میکنه هم صدق نمیکنه و در مجموع احساس میکنم روحیه ی خیلی از ما آدما این روزها از اون حالت شادابی و نشاطش اومده پایینتر و خودمونو یه جوری سرگرم میکنیم و روزها رو میگذرونیم ولی عملا خیلی از اوقات لذت کافی از روزهامون نمیبریم و میدونیم علتش...
4 تير 1394

روزها از پی هم....

سلام!سلامی چو بوی خوش آشنایی!دوستان خوبم سلام.کیانا جون و صدرا جون سلام.خوانندگان همیشه خاموش وبمون سلام و در یک کلام  ســــــــــلام دنیا مدتیه ننوشتم و درگیر و دار زندگی و امتحانات بودم که البته کم کم امتحانات هم تموم میشه و فصل بیکاری معلمین میرسه ولی برای من که گرفتار معاونت هستم بیکاری تابستان معنای چندانی نداره و به احتمال زیاد و اگر عمری باقی باشه این روزها و این تابستان آخرین روزهای معاونت من خواهد بود و از سال آینده میشم خانم معلم بله دوستان همین حالا که بنده مشغول تایپ و نوشتن پست هستم جناب صدرا به شدت در حال آزاردادن کیاناست و هر دو مشغول یکدیگر آزاری و من هم اینجوری نمیدونم این مشکل چطور باید بین این دو تا بچه حل بشه بگذری...
11 خرداد 1394

ما هم اومدیم جشنواره!!!!

دوستان گلم سلام.بازدید کنندگان خاموش وبلاگ ما یه سلام مخصوصم به شما حالا دیگه وقتشه!!!اگه دوست دارین یه انگشت رنجه بفرمایید و به ما رای بدین واسه اولین باره که اومدیم جشنواره و به رای شما دوستان نیاز داریم شدیدا به هر حال اگه تمایل داشتین و صلاح دونستین کد 102 که مربوط به عکس صدرا و کیاناست رو پیامک کنید به شماره ی 1000 89 10 10 ممنونم از لطفتون و منتظرتونیم پی نوشت:ضمنا باید بگم اسم این عکس آسمان هست و بچه ها در دشتی خالی از سبزه های بهاری دستها رو به سمت آسمون بلند کردند و طلب بارون میکنند.عکس مربوط به بهار 1393و خرداد ماه میباشد.بیاین رای بدین دیگه!!!زشته آخر بشیم ...
5 خرداد 1394

نبض زندگی به روایت تصویر...

سلامی گرم در صبح یکی از روزهای زیبای بهار 1394.روز باشکوهی برای همه تون آرزومندم.میریم برای دیدن عکسهایی از پست قبلی...شادی و لبخند حق مسلم من و شماست.پس شاد باشید اگرچه گردش روزگار همیشه بر وفق مراد نیست.... از دی که گذشت،هیچ از آن یاد مکن          فردا که نیامدست!فریاد مکن بر نامده و گذشته،بنیاد مکن          حالی خوش باش و عمر بر باد مکن. جناب صدرا یک و ماه و نیم پیش.تازه از آرایشگاه اومده بود فک میکنین خاک انداز و سه پایه شلنگ چه نقشی دارن در دوچرخه ی پسری؟؟؟؟یکیش آینه ست یکیشم بوق یا همون زنگ دوچرخه کاملا آزاد هستید که تصمیم ...
27 ارديبهشت 1394

ز مثل زندگی...

سلام به همه ی دوستان گلم و سلام به کیانا خانم و آقا صدرا امیدوارم حال همه خوب و خوش باشه و روزگار بر وفق مراد خب مدت نسبتا زیادیه که به دلایلی که در جریان بودید پستی نگاشته نشده و البته که نکات قابل عرض زیاد بوده ولی در گذر از روزهای پر دغدغه به فراموشی سپرده شده اما مهم همین برگشت میباشد و بس مثل همیشه واقعا نمیدونم چی قراره تو این پست بنویسم و حتی هنوز عنوانم براش نذاشتم ولی امیدوارم از خوندن این پست فی البداهه ی مرضیه بانو خسته نشید و خوشتون بیاد اول از این حالات اخیر صدرا جانم بگویم که بدجور پولکی شدی پسر گلی نمیدونم چرا اینقدر زود اقتصاد وارد ذهن شما شده؟؟البته مقصر اصلی این وضعیت عیدیهای جنابعالی بود که لذت میبردی از وجودشون و سعی در...
25 ارديبهشت 1394

تا شقایق هست....

تا شقایق هست،زندگی باید کرد.... دوستان عزیز و همراهان مهربونم،یه دنیا ممنونم از لطف و همدردی تک تک شما عزیزان...امید که هیچ گاه غبار غم روی چهره تون نشینه و امید که هیچ پدر و مادری داغ فرزند نبینه...مهربونهای من!براتون بهترینها رو از خداوند بزرگیها و زیباییها آرزومندم و باز هم از اینکه در این چند روز با سر زدنها و پیامهای گرما بخشتون منو تنها نگذاشتید بی نهایت ازتون سپاسگزارم.حال همه ی ما خوب است گرچه با غمی بزرگ دست و پنجه نرم می کنیم ولی تا شقایق هست زندگی باید کرد و مرگ پایان کبوتر نیست.رضای عزیز،روحت شاد و قرین رحمت الهی!! ...
19 ارديبهشت 1394