صدرا جون صدرا جون، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره
کیانا جونکیانا جون، تا این لحظه: 19 سال و 6 ماه و 27 روز سن داره

آبی آسمان من..فرزندانم

مامان یه مامان شاغل و عاشق بچه ها

بازیهای صدرایی

سلام به همه.آقا صدرا این عکسها مربوط به بازیهایی هست که جنابعالی بعد از اینکه با دعوا و مرافعه از پای تلویزیون که فقط همیشه باب اسفنجی نشون میده بلند میشی، میری سراغشون.البته اینطور مواقع من حالم خوبه و عذاب وجدان ندارم که بچه ام همش پای تلویزیونه.گرچه بعد از اتمام بازیها باید مثل همه مامانا کمرم خم بمونه تا همه ی به هم ریختگیها مرتب بشه.در هر صورت پسرم امیدوارم که همیشه خلاقیتو در کارهات داشته باشی البته از نوع خوب و بی ضرررر.راستی کیانا خانمم که امروز از صبح رفته خونه مامانی.امیر حسینم بعد از نیم ساعت پیداش شده.خدا میدونه الان مامانی و بابا جون چطورین؟؟ اینجوری یا اینجوری نمیدونم.باید پاشیم بریم دنبالشون. ...
8 آذر 1392

برای مامان و بابا ها(استرس)

   سلام دوستان عزیز و مهربون.چند وقتیه موضوع استرس در بچه های این دوره زمونه خیلی فکرمو مشغول کرده!!!!!!قبلا وقتی یه نفر به سن کنکور و دانشگاه میرسید میگفتن استرس داره.ولی حالا بچه های ما نمیدونم واقعا چرا از همون دوران کودکی با استرس دست و پنجه نرم میکنند.کیانای من هم از سن چهارسالگی استرس هاش کاملا مشهود شد.اصلا تحمل مهد نداشت و دو سال تمام مهد رفتنش با ناراحتیو و دل درد و...همراه بود.بلاخره زمان پیش دبستانی بهتر شد و بدون دردسر به مدرسه میرفت اما رگه های استرس در اشکال مختلف هنوز همراهشه.چند روز قبل هم دانش آموزی برای ثبت نام وارد مدرسه شد.پایه هفتم.یعنی تقریبا سیزده ساله.این دختر خانم یک ماه اولو در یک مدرسه دیگه به شکل ...
7 آذر 1392

معرفی وب جدید کیانا جون

عکس مربوط به تولد پنج سالگی کیانا جووون. سلام دوستان عزیز.قصد دارم وبلاگ جدید دخترمو با عنوان دلنوشته هایی به رنگ ادبیات بهتون معرفی کنم.کیانا دوست داره در این وبلاگ انشاهای خودش و شعرهایی رو که دوست داره بنویسه.اگه دوست داشتین بهش سر بزنین و با نظرات زیبا و دلگرم کننده تان در رسیدن به موفقیتها پشتیبانش باشید.با تشکر از همه شما عزیزان.پس اگر دوست دارید دلنوشته هایی به رنگ ادبیات را مطالعه نمایید به آدرس زیر سری بزنید: آدرس وبلاگ دوم کیانا البته این وبلاگ قراربود بشه کودکانه های صدرا و کیانا ولی من با نی نی وبلاگ آشنا شدم و وبلاگ خودمو در بلاگفا واسه روز مبادا نگه داشتم و حالا شد وب دوم کیانا خانم. ...
3 آذر 1392

اسکلت

سلام پسری چطوری؟خوبی مامانی؟من از مدرسه اومدم ولی تو هنوز خوابی!!!!پاشو دیگه.میدونی امروز صبح این کلاهو برداشتی و گفتی مامان میخوام بازی جدید بکنم.منم گفتم آفرین پسرم.کلاهتو بده ببینم.داخل کلاه یه برچسب بود که مطالبی به انگلیسی توش نوشته شده بود.منم مشغول خوندنش بودم که پرسیدی چی نوشته؟ماهم که ماشا...انگلیسی دان گفتم نوشته صدرا مواظب این کلاه باشه تا بزرگتر که شد اسکیتهاشو بپوشه.بعد از چند لحظه کلاهو سرت کردی و گفتی میخوام برم اسکلت بیارم.با خودم گفتم خدایا این بچه ی ما  اسکلتو از کجا یاد گرفته؟؟؟؟؟؟؟؟ باز گفتی مامان بیا بریم تو حیاط اسکلتو بیاریم.منم که کنجکاو شدم ببینم منظورت چیه گفتم خودت برو زودم بیا که خیلی سرده.رفتی و دیدم نی...
2 آذر 1392

نکته هایی برای همه مون..........

سلام دوستان عزیز.همه ی ما دوست داریم در زندگی موفق باشیم و برای همدیگه هم آرزوی موفقیت می کنیم.ولی تا به حال عمیق فکر کردین که اصلا موفقیت چیه و چطوری میشه موفق شد؟آخه به نظر من تعریف موفقیت از دید هر کسی تفاوت داره.بعضیا موفقیتو در مسائل شغلی میبینند بعضیها در زندگی خانوادگی.بعضیها در درس و...اما در کل همه دوست داریم در همه کارهایی که انجام میدیم موفقیتو تجربه کنیم.چند روز پیش این نکاتی که الان میخوام براتون بنویسمو خوندم.جالب بود مینویسم شاید شما هم خوشتون بیاد. چگونه موفق شویم؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 1-برنامه ریزی کنیم وقتی که دیگران مشغول بازی کردن هستند. 2-مطالعه کنیم وقتی که دیگران در خواب هستند. 3-تصمیم بگیریم وقتی که دیگرا...
28 آبان 1392

دوستان وبلاگی صدرا جووون

با سلام و وقت بخیر.دوستان مهربان و همراهان همیشگی من،امروز می خوام عکس چند تا از دوستان صدرا جونو در دنیای مجازی بذارم.البته من ازشما مامان باباهای این خوشگل کوچولوها اجازه گرفتم ولی اگه به نظرتون خیلی جالب نشده شرمندم.چون تا حالا از این کارها نکرده بودم.به هر حال بچه های ما برایمان عزیزند و دوست داشتنی.با دیدن عکسها برای سلامتیشون دعا کنیم و سعادتشونو از خالق هستی بخواهیم.     ستاره های زندگیمون دوستتون داریـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم. ...
26 آبان 1392

برای تولد امیر علی جون(با کمی تاخیر)

امیر علی جون خوشگل خاله تولد یک سالگیت مبارک.پارسال من اولین نفر بودم که بعد از مامان جونت دیدمت.قربونت برم.هرچند یه خورده بد خلقی می کنی و زیاد بغل ما نمیای ولی خییییییییییییلی دوستت دارم و امیدوارم سالهای سال زنده و پایدار باشی.   ...
24 آبان 1392

پشه ها انترنت(اینترنت)دارن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

سلام به دوستان گل.سلام صدرایی چطوری؟؟الان که مشغول نوشتن مطلب هستم بابا جونت با لپ تابش مشغوله،کیانا جونم طبق معمول با تلویزیون سرگرمه و تو هم بین همه مون در گردشی و الهی بمیرم همه بهت میگیم نکن.بشین.چقدر فضولی.دست نزن!!!!آخه تو هم حق داری پسر جونی.یکی باید پاشه با تو بازی کنه.به هر صورت پسرم یکی از کارهایی که مدتیه انجام میدی و دست بردار هم نیستی اینه که اگه یه مورچه  ببینی، بیچاره رو بین دو انگشتت می گیری و میگی که میخوام ببرمش پیش مامانش.گوشتم بدهکار نیست که بابا جان این مورچه بدبخت میمیره...چند شب پیش یکی از همین مورچه های بخت برگشته رو پیدا کردی و مثلا رسوندیش پیش مامانش و بعد گفتی:میدونی مامان! مورچه ها مامان دارن،بابا دارن،کیانا...
24 آبان 1392